-
-
- شرایط علّی: رویکرد ارزیابی
-
در الگوی ارائه شده در این تحقیق، مقوله شرایط علّی شامل رویکرد ارزیابی تحت عنوان رویکردهای مقابله ای که نوعی رویکرد سنتی است و رویکرد مشفقانه که نوعی رویکرد نوین محسوب می شود، بیان شده است.
رویکردهای ارزیابی عملکرد از یک حیث به دو دسته تقسیم بندی شده است:
رویکرد ارزیابی عملکرد سنتی
سیستم های ارزیابی عملکرد سنتی اغلب پر هزینه و متکی بر مدیریت حساب ها هستند. این روش ها در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برای مواجهه با نیاز روز افزون صنایع تولیدی توسعه داده شدند. با تغییرات شگرف در فنآوری و تولید، دیگر سیستمهای ارزیابی عملکرد سنتی قابل استفاده نیستند. به عقیده مسکل[۳۱۴]، پنج مشکل اصلی در ارتباط با تکنیک های مدیریت حسابداری وجود دارد:
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- کمبود تناسب: گزارش های مدیریت حسابداری با استراتژی تولید متناسب نیستند. برای بخش کنترل تولید و عملیات قابل درک نبوده و در اخذ تصمیمات جهت قیمت گذاری گمراه کننده اند.
- تغییر هزینه: حسابداری سنتی، هزینه ها، با عناصر هزینه در ارتباط است. شکل عناصره زینه ها در سال های اخیر تغییر پیدا کرده است. تحلیل های جزئی کم اهمیت شده اند. همچنین، شکل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم و هزینه های متغیر و ثابت همانند سابق ثابت نیست و در نتیجه روش های سنتی سرشکن کردن هزینه های سربار به وضوح هزینه های تولید را دگرگون می کند.
- عدم انعطافپذیری: گزارشهای مدیریت حسابداری درون سازمان و از یک سازمان به سازمان دیگر و حتی با تغییرات کسب و کار در طول زمان، تغییر نمیکرد. در نتیجه گزارشهای مورد بحث با تأخیر بسیا دریافت می شد و دیگر ارزشی نداشت. این گزارشها به مدیران عملیاتی کمک چندانی نمی کرد و تنها وسیله ای بود برای سرزنش آنها به دلیل نوسانات منفی.
- مانع پیشرفت تولید در کلاس جهانی[۳۱۵]: روش های سنتی ارزیابی به صورت مانعی بر سر تولید در کلاس جهانی بود و می توانست منجر به این شود که مدیران زمان و هزینه بیهوده ای را صرف خوب جلوه دادن اوضاع کنند. همچنین با توجه به نرخ های تولید بالا، حسابداری نیازمند اطلاعات جزئی بود که فراهم آوردن این اطلاعات بسیار هزینه بر بود.
- اطاعت از نیازمندی های حسابداری مالی: جهت ارزش داشتن سیستم های مدیریت حسابداری، این سیستم ها می بایست بر روی روش ها و فرضیات دیگری جز حساب های مالی بنا می شدند.
به عقیده آمبل[۳۱۶] و استیکانت[۳۱۷](۱۹۹۰) فرضیاتی که روش های مدیریت حسابداری بر آن استوار بودند، دیگر اعتبار ندارد؛ زیرا این فرضیات حالت محلی دارند. این فرضیات که باعث عدم اعتبار آنها شده است عبارتند از:
«هزینه کل سیستم برابر است با جمع هزینه هر عملیات» : این فرضیه به دلیل تخصیص یافتن هزینه های سربار، غیر معتبر است.
«در کل، هزینه هر عملیات متناسب است با هزینه کارگر مستقیم آن عملیات» : برخی عملیات مکانیزه شده اند و اصلاً هزینه کارگر مستقیم در آنها وجود ندارد.
«کل هزینه مستقیم، بدون در نظر گرفتن هزینه مواد، متناسب است با جمع هزینه های کارگر مستقیم» : هزینه های کارگر مستقیم تنها بخش کمّی از کل هزینه بسیاری از سیستم ها است.
«رویه هزینه استاندارد، که نسبت سربار به کارگر را محاسبه می کند، می تواند برای تخمین اثر هر عمل بر روی کل هزینه سیستم مورد استفاده قرار گیرد» : اگر نسبت سربار به کارگر غیر معتبر باشد، عکس آن نیز معتبر نخواهد بود.
«در عملیات تولیدی، اثر بهینه سازی تصمیمات محلی، با ارزیابی آن توسط اثر آن بر روی هزینه عملیات، بهینه ساز کل سیستم است» : بهینه سازی برخی تصمیمات محلی ممکن است اثر غیر بهینه در دیگر بخش ها داشته باشد.