-
- تفسیر آیات، با توجه به تناسب بین آیات
تناسب آیات یکی از مباحث مهم تفسیری است به طوری که میتوان گفت بدون در نظر گرفتن آن، تفسیر غیر ممکن است. علامه طباطبائی نیز بهاین مهم توجه و اهتمام ویژهای داشته و در جای جای تفسیر بهاین مسألهاشاره و از این طریق به تفسیر آیات پرداختهاست.[۶۹]
از آنجایی کهاین تحقیق بر همین مبنا جمع آوری شده بحث بیشتر در این زمینه را به فصول آینده موکول میکنیم.
-
- جمع میان دو روش تفسیری موضوعی و ترتیبی
بهاین معنی است که علامه طباطبائی قرآن را آیه بهایه و سوره به سوره تفسیر کردهاست ولی در هر بخش آیات مربوط و مناسب با موضوع آنرا که در قرآن پراکندهاست میآورد تا دربارهان، به طور جامع بحث و بررسی کند.[۷۰]
البتهاین روش گر چه کار بسیار دشواری است اما مرحوم علامه به دلیل آگاهی و تسلط کافیاش بر قرآن
به خوبی از عهده آن بر آمدهاست و تمام تلاش خود را در رابطه با جمع آوری آیات به صورت موضوعی بکار بردهاست بطوری که میتوان گفت المیزان اگر چه به صورت ترتیبی است اما باید آنرا یک تفسیر ترتیبی ـ موضوعی دانست.
-
- اعتقاد به مسالۀ وحدت موضوعی (غرض) در آیات قرآنی
یکی از قواعد و اصول درک متون کشف وحدت موضوعی آن است و مفسّر نیز باید برای تفسیر آیات بهاین مهم توجه کند در غیر این صورت به تفسیر صحیح دست نخواهد یافت علامه معتقد است هر سورهای هدف یا اهداف معینی دارد که بنیان و اساس آن سوره را تشکیل میدهد و سوره پایان نمییابد مگر هنگام کامل شدن هدف و بههمین دلیل تعداد آیات سورهها با هم متفاوت است.[۷۱]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
-
- توجه و استفاده گستردهاز بحث سیاق در فرایند تفسیر و برقراری ارتباط بین آیات
یکی از ویژگیهای اساسی و فراگیر المیزان، استفادهاز بحث سیاق در تفسیر آیات در ابعاد گستردهاست. به طوری که درتفاسیر دیگر کمتر به چشم میخورد. سیاق در موارد زیادی میتواند قرینۀ خوبی برای فهم واژگان و عبارات و جملات یک متن باشد و نادیده گرفتن آن گاهی میتواند برداشتهای خواننده و پژوهشگر را به بیراهه ببرد.
لذا علامه بهاین مهم توجه نموده و در پرتو آن گره مشکلات فهم بسیاری از آیات را باز نمودهاست. بزودی بحث در این زمینه را نیز خواهیم آورد.
چند نمونه دیگر از ویژگی های المیزان را اجمالاً نام میبریم:
۶) طرح مباحث و معارف موضوعی اسلامیدر سطح وسیع.[۷۲]
۷) توجه واستفاده منطقی از احادیث و روایات صحیح رسیدهاز معصومین ×[۷۳]
۸) استفادهازعقل و علم در فهم و تفسیر آیات قرآن.[۷۴]
۹) پاسداری از مکتب تشیع.[۷۵]
۱۰) طرح مباحث و موضوعات غیر تفسیری.[۷۶]
۱۱) توجه به غرر الآیات در تفسیر.[۷۷]
۱۲) استفاده گستردهاز منابع غیر تفسیری[۷۸]
۱۳)استفاده محدوداز بحثهای صرف ونحو، بلاغت و ادبیات عرب.[۷۹]
تعریف و اهمیت روش تفسیر قرآن به قرآن
روش تفسیر قرآن به قرآن، یک از روش های تفسیر به ماثور (نقلی ) است. [۸۰] و مقصود این است کههر آیهای به کمک و استعانت از آیات دیگر تفسیر شود.زیرا برخی آیات مبیّن آیات دیگر هستند و به تفصیل معانی، لغات ومحتوی آنهاپرداختهاند.[۸۱]
برخی نیز در تعریف این روش، بر غررالآیات تکیه کرده و تعریف خود را بر این اساس ارائه نمودهاند.[۸۲]
این روش گر چهاز زمان نزول قرآن وجود داشته، اما در سالهای اخیر بین مفسران، جایگاه ویژهای بازکردهاست؛ بطوری کهاغلب آنها از این روش در تفسیر آیات کمک گرفتهاند. مرحوم علامه (ره) و مرحوم سید قطب نیز تقریبا تمام قرآن را بر همین اساس تفسیر نمودهاند. این روش مانند هر روش دیگر دارای یکسری ویژگیهایی میباشد کهاز سوی دانشمندان علوم قرآنی مطرح شدهاست و ما برای جلوگیری از اطاله کلام همهانها را در یک جمله تجمیع نموده و مطالب بیشتر را به عهده خوانندگان محترم میگذاریم.
روش تفسیر قرآن به قرآن، بهترین و کهن ترین[۸۳]، متقن ترین[۸۴]، صحیح ترین[۸۵]، و بالاخره جاودانهترین روش تفسیر قرآن میباشد.
اهمیت آن زمانی روشنتر میشود که، ریشههای قرآنی این نوع تفسیر نیز بررسی شود تا مشخص گردد که: قرآن اولین منبع و مفسری است که وعدۀ تفسیر آیات خود را به پیامبر اکرم | دادهاست. و عملاً در آیات دیگر به تفسیر آنها پرداختهاست.[۸۶]
پس این روش نه تنها به عنوان روش پسندیده در تفسیر قرآن مورد توجه مفسران بودهاست، بلکه در مواردی از جمله روش تفسیری موضوعی و ترتیبی قرآن بدون استمداد از آن نمیتوان مراد واقعی کلام حق تعالی را درک کرد.
بطور مثال اگر به بحث شفاعت در قرآن دقت شود دو دسته آیات وجود دارد: دستهاول نفی مطلق شفاعت است.[۸۷] و در دسته دیگر، شفاعت مشروط است.[۸۸] کهاز کنار هم گذاشتن این آیات میتوان نتیجه گرفت که عدم پذیرش شفاعت در آیات دستهاول، شفاعت بدون اذن است. ودر دسته دوم شفاعت همراه با اذن.
سیوطی معتقد است که: هر کس بخواهد کتاب عزیز (قرآن) را تفسیر کند اول باید آنرا از خود قرآن جستجو کند کههر جای آن مجمل است در جای دیگر تفسیر شده و هر چه مختصر آمده، در جای دیگر آن، توضیح و گسترش یافتهاست.[۸۹]
عزّه دروزه نیز دربارهاهمیت این روش معتقد است: بهترین و مطمئنترین وسیله درک دلالت و تعلیمات قرآن، بلکه فهم شرایط و اسباب النزول آن، تفسیر برخی از آیات با برخی دیگر و برگرداندن پارهای بر پارهای دیگر و ربط بعضی به بعضی دیگر است.[۹۰]
برخی نیز معتقدند کهاگر چهاستفادهاز این روش، ضروری است و از اهمیت خاص خودش برخوردار است،
اما نیاز به تلاش و تسلط زیاد به قرآن دارد و خیلی آسان و قابل دسترسی برای همه نیست.[۹۱]
از قرآن کریم که بگذریم در بین انسانها اولین مفسّر قرآن، پیامبر اکرم | بودهاست و این مطلب در پیشینه تفسیر قرآن ثبت شدهاست که: قدمهای اولیهاین روش تفسیری بوسیله پیامبر اکرم| برداشته شدهاست و بعد از او امامان معصوم × نیز آنرا ادامه دادهاند.[۹۲]
از سخنان و اخبار رسیدهاز ائمهاطهار (ع) چنین بر میآید که آنها نیز در موارد متعددی از همین روش برای تفسیر قرآن کمک گرفتهاند و آنرا بهترین و کاملترین روش تفسیر قرآن دانستهاند.
امام علی × بارها بهاین مطلب اشاره فرموده وآنرا مورد استفاده نیز قرار دادهاست.[۹۳]
دیگر امامان معصوم × نیز بصورتهای مختلف از این روش استفاده نمودهاند.[۹۴]