شکل پ-۱- نمودار سازمانی شرکت مپنا …………………………………………………………………………………. ۱۷۳
چکیده
تکنیکها و روشهای مختلفی برای ارزیابی استراتژیها و انتخاب بهترین استراتژی به کار گرفته شده است. یکی از این روشها رویکرد کارت امتیازی متوازن است. با وجود قابلیتهای این رویکرد در طراحی شاخصهای ارزیابی، این روش از نظر اجرا برپایه مقادیر کمی، برخی کاستیهایی دارد. یکی از روشها جهت رفع این کاستیها، تحلیل پوششی دادهها است. با ترکیب این دو روش، نظرات شخصی حذف گردیده و یک روش کمی جهت ارزیابی کارایی واحدهای تصمیمگیری به دست میآید. در این پژوهش از ۲۰۶۲ بسته خرید در ۱۸ پروژه فعال شرکت توسعه ۱ مپنا، تعداد ۲۴۸ بسته خرید که اجرای آنها به اتمام رسیده به عنوان واحدهای تصمیمگیری (DMU) انتخاب شدند. این بستههای خرید در قالب یکی از استراتژیهای ترک تشریفات، خرید تجمعی یا مناقصه تأمین میشوند. شاخصهای مورد نیاز DEA با بهره گرفتن از مصاحبه با تیم خبره و در قالب منظرهای BSC استخراج شد. پس از تعیین شاخصهای ورودی و خروجی و جمع آوری اطلاعات، با بهره گرفتن از نرمافزار GAMS کارایی بستههای خرید بهدست آمد. نتایج نشان داد بستههای خریدی که از استراتژی ترک تشریفات استفاده نمودهاند، بالاترین کارایی را داشتهاند. همچنین بستههای خرید در سال ۹۳ کارایی بالاتری از سال ۹۲ داشتهاند. سپس با بهره گرفتن از مدل اندرسون پیترسون، رتبه کارایی هر بسته خرید محاسبه شد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واژههای کلیدی: کارت امتیازی متوازن، تحلیل پوششی دادهها، کارایی، ارزیابی استراتژی
فصل اول
(کلیات تحقیق)
۱-۱- مقدمه
در محیط رقابتی کنونی، سازمانها باید برای ایجاد ارزش برای مشتریان و حفظ مزیت رقابتی خود، با چالشهای جدید روبهرو شوند. شرکتها وقتی ایجاد ارزش مینمایند که استراتژیهایی را اجرا کنند که با کشف منابع و ظرفیتهای داخلیشان به فرصتهای بازار پاسخ دهد (بوج، ۲۰۱۴)
در بررسی استراتژیها درباره شیوه انتخاب استراتژیهایی بحث میکنیم که میتوان بدان وسیله به بهترین شکل ممکن به هدفهای بلند مدت و ماموریت سازمان دست یافت (دیوید، ۱۳۹۳ : ۳۴۸)
استراتژیستها هیچگاه همه گزینهها و راههای امکانپذیر را که به نفع سازمان هستند، مورد توجه قرار نخواهند داد، زیرا بینهایت راه عملی وجود دارد و برای اجرای هریک از انها میتوان راههای بسیار زیادی استفاده کرد. بنابراین مجموعهای از استراتژیهای جذاب و قابل اجرا مورد توجه قرار میگیرند (پیرس و رابینسون، ۱۳۹۳ : ۳۵۰).
انتخاب استراتژیک[۱] عبارت است از ارزیابی استراتژیهای مختلف و انتخاب بهترین آنها (اعرابی، ۱۳۹۳: ۸)
سازمانها باید وقت، انرژی و منابع انسانی و مالی قابل توجهی را صرف ارزیابی عملکرد خود در تحقق اهدافشان کنند. اما تحقیقات نشان میدهند که علی رغم تلاشهای فراوان و هزینههای مربوط به آن تنها ۳۵ درصد پاسخ دهندگان، سیستمهای سنجش عملکرد خود را مؤثر یا خیلی مؤثر رتبهبندی کردهاند (افشار کاظمی و همکاران، ۱۳۸۸ : ۱۶)
در شرایطی که سنجش عملکرد بسیار حیاتیتر از قبل شده است، سازمانها بهطور روزافزونی به این نتیجه میرسند که سیستم سنجش عملکرد آنها برای جمع آوری، کنترل و به اشتراک گذاری اطلاعات حاصله دارای عیب و نقص است. در شرایطی که روش های مدرن کسب و کار در چند دهه گذشته بهطور چشمگیری تغییر شکل یافته است، همچنان در بسیاری از شرکتها سنجش عملکرد به روشهای سنتی انجام میگیرد. ریشه این امر به اتکای تقریبا انحصاری شرکتها به سنجههای مالی عملکرد است (همان منبع)
همانطور که کوپر و همکاران (۲۰۰۷) نشان دادهاند، تحلیل پوششی دادهها برای ایجاد بینشهای جدیدی نسبتبه فعالیتها (و نهادها) که قبلا با روشهای دیگری ارزیابی میشد استفاده شده است (کوپر، ۲۰۱۱: ۲)
کارت امتیازی متوازن از نوآوریهای اخیر مدیریتی است که سازمان را از چهار دیدگاه عمده مدیریتی مورد ارزیابی قرار می دهد و هدف آن، فراهم کردن دید جامعی از کسب و کار برای مدیران عالی میباشد. ولی یک مساله اساسی در به کارگیری مدل های BSC، تعیین خط مبنا و الگویی است که عملکرد سازمان با آن اندازه گیری شود؛ بدون این استاندارد و خط مبنا، ارزیابی غیر ممکن است. هنگامیکه یک خط مبنا برای ارزیابی تعیین شود، ارزیابی در مقابل الگو و طرحهای مورد هدف، انجام خواهد شد. این در حالی است که تعیین استانداردها، سخت و اغلب گمراه کننده می باشد. برای حل این مشکل، مدل ترکیبی کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی دادهها پیشنهاد شد (آذر، زارعی محمود آبادی، انواری رستمی، ۱۳۹۱: ۶۴)
یکی از اهداف این مدل فائق آمدن بر مشکل فقدان Baseline در BSC و تعریف معیارهای خروجی و ورودی در DEA برای رسیدن به اهداف استراتژیک میباشد (سرفراز و همکاران، ۱۳۹۰)
۱-۲- تشریح موضوع و بیان مسئله
پس از تغییر استراتژیهای کلان گروه مپنا و به تبع آن تغییر استراتژیهای شرکت توسعه ۱، در پروژههای جدید بهجای استفاده از تعداد محدودی پیمانکار در جزایر اصلی به صورت قرارداد EPC ، هر جزیره به بستههای کاری کوچکتر تقسیم میگردد. به این ترتیب که تجهیزات مورد نیاز در قالب قراردادهای خرید و عملیات نصب و راهاندازی نیز در قالب قراردادهای نصب و راهاندازی به فروشندگان و شرکتهای اجرایی ابلاغ میگردد. در این راستا جهت انتخاب فروشنده، استراتژیهای مختلفی پیش روی سازمان قرار دارد. از جمله این استراتژیها، مناقصه، ترک تشریفات و خرید تجمعی میباشد. هریک از این استراتژیها مزایا و معایبی دارد که جهت تعیین بهترین (کارا ترین) استراتژی نیاز به یک روش کمی در سازمان احساس میشود.
تکنیکها و روشهای کنترل استراتژیک بسیاری با هدف ارزیابی نتایج فعالیتهای یک کسب و کار از دیدگاه مدیریت استراتژیک وجود دارد (Dincher, 2004; Eren, 2002; Ulgen & Mirze, 2004). یکی از این روشها کارت