۳-۲-۵- صنعت متخصصان شیمیایی
فرسایس حاشیهها در کالاها موجب شده است که بسیاری از شرکتها روی بعضی از مواد شیمیایی مثل رنگها، رنگدانهها، یا پلیمرهایی با عملکرد بالا، متمرکز شوند. اما، همچنین اندازه این واحدهای تجارت و سهم بازار کلیشان، اساسی است. البته، حاشیههای سود خیلی بیشتر است، اما اغلب حجم بازار، نسبتاً ناکافی است. بنابراین در این زمینه، دستاوردهایی برای افزایش قدرت بازار به وسیله اندازه یا با محصولات مکمل ارائه شدهاند]۱۲[.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در اتصال با ادغام کنندگان بزرگ و جهتیابی مجدد هدف شرکت، واحدهایی از تجارت، اغلب فروخته میشوند که سودهای اصلی را قبل از ادغام کننده، ایجاد کردهاند. این درست نیست که تها شرکتهای کالا، موضوع فروش ارجح هستند. علاوه بر فروش مواد شیمیایی، واحدهای تجارتی متخصص هم به طور قابل ملاحظهای در امور مالی، شرکت دارند. تجربه فنی، مثل شناخت بازار و کانالهای توزیع، قیمت فروش را در نتیجه یک درجه خیلی بالا از خوش نیتی به سمت جلو سوق میدهد. به همین دلیل، گاهی اوقات، یافتن یک خریدار برای این واحدهای تجارت مشکل است]۱۵[.
علیرغم حجمهای تولید کوچکتر، این تجارت یک بازار متفاوت دارد. بازار، تا حد زیادی رقابتی است و اغلب با قدرت خرید بالای مشتری مواجه میشود، بنابراین روی قیمتها فشار میآورد. صنعت نساجی یک قدرت خرید قابل ملاحظه برای رنگدانهها دارد، یا صنایع غذایی یا دارویی، یک قدرت خرید قابل ملاحظه برای ویتامینها دارند. این معرف یک دلیل اضافی برای ادغام کنندگان در این شاخهها است، مثل تنوع جغرافیایی
جدول۱:مثالهایی برای کاربردمواد شیمیایی
روکش ها و جلا دهنده ها تشخیص کشاورزی
پلاستیک و لاستیک الکترونیکی مواد چسبنده
سورفکتانت ها طعم دهنده ها و مزه ها ساخنمان
رنگ های نساجی غذا حشره کش ها
پاک کننده های صنعتی کاتالیزورها
روغن کاری لوازم آرایش
۳-۲-۶- صنعت مهندسی
مهندسی در صنعت شیمی به معنای مساحت انواع جدید از راکتورها است. قبل از قیمت، زمان یک فاکتور کلیدی از رقابت و تولید دستهای است. بنابراین روش های واکنش دائمی، ترجیح داده میشوند. علاوه بر این تسهیلات تولید انعطاف پذیر، کارخانههای چند منظوره، موردنیازاند. ابزارهای رشد مهندسی جدید، همچنین فرایندهای ذخیرۀ انرژی را توسعه دادهاند. اما قبل از شروع ساخت، مشتریان، از یک شبیهسازی کامپیوتری فرایند، سئوال میکنند این به معنای آن است که یک شرکت مهندسی میتواند یک مزیت رقابتی را در ارائه شبیه سازیهای کامپیوتری به دست آورد.
مشتریان، اغلب یک راه حل یک طرفه را ترجیح میدهند که آن یک شرکت مهندسی مجزا است که به عنوان یک ناظر عمل میکند و همه کاری را که آن نمیتواند خودش برای شرکتهای خارجی انجام دهد، قرارداد میبندد. اما شرکت ناظر باید شناختی از ساختار و تکنولوژی شیمی به عنوان یک پشنیاز برای زنده ماندن داشته باشد. مهارتهای اضافی در تکنیکهای سازگار از لحاظ محیطی، اغلب به دست میآیند. درک فرایندهای اکولوژیکی هم موضوع دیگری است و تجهیزات قابل کاربرد برای محافظت محیط، معرف یک بازار قابل ملاحظه هست]۳و۱[.
همزمان با جهانی سازی بازارهای مواد شیمیایی، روندهای یکسانی برای مهندسی شیمی، مشاهده میشوند. ساخت کارخانههای جدید کامل در کشورهای خارجی، شرکتهای مهندسی را مجبور به پیروی میکند. در عوض، این روی شاخه صنعت برای ترکیب مهارتها و قدرتها، فشار میآورد. پس موبایل بودن جهانی، یک موضوع اساسی برای شرکتهای مهندسی است]۵[.
۳-۳- مشتریان و کاربران
نظریات کلی روی تفاوتها بین بازاریابی مصرف کننده و بازاریابی B2B همچنین برای صنایع شیمیایی صدق میکند. مشتریان و کابران آنها، محدود و شناخته شدهاند. فقط در یک روش خیلی متفاوت، بازارهای جدیدی برای محصولات شیمیایی میتوانند ایجاد شوند. این زمانی اتفاق میافتد که کاربردهای جدید مثل صنعت اتوماتیک یافت میشوند]۱۵[. در اینجا بدنههای ماشین ساخته شده از پلاستیک میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. درجائیکه پلاستیک، جایگزین فولاد میشود. علاوه بر این ابتکار، سهام بازار میتواند فقط در هزینه رقبا به دست آید. در تضاد با بازاریابی مشتری مواد شیمیایی نمیتوانند میان جمعیت به وسیله برانگیختن رفتار مشتری پخش شوند. فقط در یک روش غیرمستقیم، تولیدکنندگان موادشیمیایی اصلی، تأثیر را احساس میکنند. تقاضای اشتقاقی، یک دلیل دیگری است که چرا شیمی، یک تجارت دورهای است. زمانیکه بازارهای جهانی، فقط توسعه محدود را مجاز میکنند، این مشخص است که تقاضای مواد شیمیایی مستقیماً با نوسانات اقتصاد کلی، رابطه دارد. البته، محصولات مصرف کننده هم موضوع دیگری برای سیکلهای اقتصادی هستند، اگرچه نوسانات، نرمتراند. تقاضا برای محصولات اصلی و خدمات اساسی مثل غذا، مسکن و امنیت، نسبتاً ثابتاند. در کل میتوان گفت که بازاریابی در صنعت شیمی، اغلب یک مورد از فروش سخت است. در اینگونه موقعیتها، خدمات اضافی ارائه شده، برای موفقیت یا شکست گول زننده هستند]۱۶[.
۳-۴-کانالهای توزیع
کانالهای توزیع برای محصولات شیمیایی، در یک رنج گسترده، متغیراند. کانالها به وسیله تعداد مراحل واسطه طبقهبندی میشوند. نبودن واسطه به معنای فروش مستقیم از سازنده به کاربر است. با واسطهها، یک خرده فروش، بین سازنده و کاربر قرار میگیرد یا یک کلی فروش بین سازنده و خرده فروش]۷و۳[. در صنعت شیمی، همه انواع میتوانند یافت شوند. کاتالیستها به طور نرمال فقط به وسیله سایر روشها مورد استفاده قرار میگیرند و بنابراین در بیشتر موارد، مستقیماً فروخته میشوند. محصولاتی که برای یک هدف ویژه، طراحی میشوند، مستقیماً به ارباب رجوع فروخته میشوند. از طرف دیگر، محصولاتی وجود دارند که چندین مرحله از انتقال را به یک محصول نهایی، نمایان خواهند کرد. برای مثال لوازم آرایشی یک مسیر طولانیتری را به کاربر نهایی، طی میکنند]۸[.
اما گاهی اوقات، کانالهای توزیع میتوانند دردسرساز باشند. در اینگونه موارد، یک بازار خاکستری اغلب به وجود میآید. فروشهای کلی، نیاز به یک سیاست قیمتگذاری ثابت دارند، چون قدرت خرید بین کشورهای اختصاصی، بسیار متفاوت است و بنابراین قیمت برای محصول یکسان، از لحاظ جغرافیایی حساس است. این یک رابطه ساده از عرضه و تقاضا است اما زمانیکه تفاوتهای قیمت، بیشتر از هزینههای حمل و نقلشان هستند، واردات مجدد اغلب اتفاق میافتد. این به این معنا است که محصولاتی که در سایر کشورها در یک قیمت خیلی کمتر فروخته میشوند به کشورهایی وارد میشوند که در آنها، کمپانی، یک قیمت بیشتر را تعیین کرده است]۱۰و۶[.
کنترل کانالهای توزیع آسیب ویژه از یک انحصار طلبی نمایان شده در بازار است و از نزدیک به وسیله مقامات ملی دیده میشوند. مالک خطوط ارتباطات دوربرد، خطوط لوله، یا عرضه کنندگان الکتریسیته دیر یا زود مجبور به تغییر دستیابی رقبا به این کانالها خواهند شد. کلی فروشان داروی بزرگ می توانند یک قدرت بازار قابل ملاحظه را به دست آورند و روی قیمت نهایی در پایان زنجیرۀ ارزش تأثیر بگذارند]۱۲[.
در نهایت، چند محصول خیلی ویژه، موضوع تنظیمات سخت میشوند و آزادانه برای هرکس، قابل دسترس نیستند. داروها، مواد رادیواکتیو، مواد اکتیوبیولوژیکی و غیره به ندرت از طریق کانالهای توزیع، فروخته میشوند. بعضی از مواد شیمیایی، نیاز به مجوزهای صادرات به وسیله مقامات ملی دارند]۱۵[.
۳-۵- محیط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
۳-۵-۱- وابستگی به بازارهای نفت و گاز
همانطور که قبلاً گفته شد، صنعت شیمی به نفت و گاز، به دو دلیل اصلی بستگی دارد. اولاً هیدروکربنها، مبنای شیمی ارگانیک در کل هستند و ثانیاً فرایندهای شیمیایی، نیاز به یک منبع از انرژی دارند.
تلاشهای زیادی روی تحقیق برای واکنشهای جدیدی صورت گرفته است که نیاز به انرژی کمتر برای یک تبدیل شیمیایی دارند. در بعضی از موارد، رشد و توسعه به کاتالیستهای جدید منجر میشوند. در آغاز هزارۀ جدید، یک سئوال که اغلب پرسیده میشود، این است که چه مدت، ذخایر گاز و نفت جهان، به طول خواهند انجامید. اما هیچ جواب قطعی وجود ندارد، حتی یک برآورد هم مشکل است]۷و۱[.
در زیر چند ملاحظه اساسی ارائه میشود.
علاوه بر این حقیقت که همه منابع محدود هستند، ما میتوانیم تضمین کنیم که هنوز همۀ فیلدهای گاز و نفت اصلی را کشف نکردهایم. منابع جدید به صورت عملی، هرچند سال یکبار اکتشاف میشوند. اما همیشه به دلایل فنی یا اقتصادی، اکتشاف این منابع، ممکن نیست، به ویژه برای بهرهبرداری دوم و سوم تولیدکنندۀ اصلی بزرگ از نفت خام عبارتاند از عربستان صعودی، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه شوروی سابق، درحالیکه سه مصرف کنندۀ بزرگ اصلی عبارتند از ایالات متحده آمریکا، ژاپن، و اتحادیه شوروی سابق. در چهارمین جایگاه در رتبهبندی مصرف کننده، چین وجود دارد و ما ممکن است انتظار داشته باشیم که چین با اقتصاد در حال رشد سریعاش، دومین مصرف کنندۀ اصلی جهان از محصولات نفت در آینده نزدیک باشد. اگر فقط ۵ درصد از جمعیت چین، یک ماشین خصوصی در نیمه دوم قرن داشته باشد، مصرف جهانی از نفت خام، به طور قابل ملاحظه ای سیر صعودی خواهد داشت]۸[. اما در نتیجه ذخایر عظیم چین از زغال سنگ، شاید یک بخش از صنعت شیمی چین، براساس آن منابع باشد. اما پرتو دی اکسید کربن اضافی، مشخصاً کابوسهای اکولوژیستها را ارائه خواهد داد.
تولید سالانه کلی جهانی در سال ۲۰۰۰ در۷۴٫۵ میلیون بارل (۱ بارل = ۱۵۸٫۷۵۸ لیتر)، به عنوان یک میانگین از خروجی روزانه، محاسبه شد. شکل ۴ یک بازبینی از مهمترین عرضهکننده گان از نفتخام را ارائه میدهد. در این رابطه، وجود ناهمخوانی بین ایالات متحده آمریکا و ژاپن به عنوان بزرگترین مصرف کنندهها از نفت خام، مشاهده میشود. ایالات متحده آمریکا، بزرگترین مصرف کنندۀ نفت در کل و در هر مصرف سرانه است. در شکل ۵ ظرفیتهای پالایشی اروپائی لیست میشوند و مشخصاً یک تمرکز در ایتالیا، آلمان، بریتانیای کبیر و فرانسه وجود دارد]۱۲و۹[.
شکل۴:میزان نفت خام استخراجی کشورها در سال۱۹۹۸
شکل۵ :ظرفیت پالایشگاه ها در اروپا در سال۱۹۹۸
قیمتهای نفت نه تنها به وسیله عرضه و تقاضا، بلکه به وسیله سیاستها هم تحت تأثیر قرار میگیرد. جلسات منظم اپک، یک تأثیر قابل ملاحظه دارد. در اواخر سال ۱۹۹۹، تقاضا برای محصولات نفت از تولید ۲٫۸ میلیون بارل در هر روز در مقیاس جهانی، تجاوز کرد. در این دوره، قیمتها، یک ماکزیمم ده ساله بدست آوردند. به طور ویژه، قیمتها روی بازار، نوسانات گسترده را نشان میدهند و بنابراین قیمتهای نفت به طور قابل ملاحظهای روی سیاست قیمتگذاری صنعت شیمی، تأثیر میگذارند]۱۶[.
شکل ۶:قیمت های قراردادی نفت در طول سال ۱۹۹۹
کل شیمی ارگانیک، براساس کربن است و به هیدروکربنها از نفت، گاز طبیعی و زغالسنگ، وابسته است. همانطور که منابع محدود هستند و بازیافت کامل از همه محصولات کربنی، هنوز دور از واقعیت است. این منطقی است که استفاده از منابع کربنی باید اولویت داشته باشد. استفاده از کربن و هیدروکربنها برای تولید انرژی باید به نفع سایر منابع انرژی مثل نیروی هستهای، باد، یا خورشید، کاهش یابد. شکل ۷ نقش ایستگاههای برق هستهای را برای تولید الکتریسیته در بعضی از کشورهای اروپایی نشان میدهد. برای مثال، در فرانسه، انتظار از برق هستهای، نسبت به سایر کشورها بیشتر است و این سئوال به وجود میآید که آیا بعضی از واکنشهای چند هستهای در آلمان مورد پردازش قرار گرفتهاند]۱۶و۹[.
شکل۷ :استفاده از انرژی هسته ای برای تولید برق در سال۱۹۹۸
نکته اصلی دیگر، موجود بودن نفت و گاز در اروپای غربی است. به عبارت دیگر مشکل انتقال منابع از مبدأ به مقصد، یک شبکه چگالی از خطوط لوله وجود دارد که از اروپای جنوبی از منطقه نوروژ و از شرق به ویژه دریای کاسپیان و منطقه باکو، آغاز میشود. اما مناطق جغرافیایی که از طریق آنها خطوط لوله باید عبور داده شود، از لحاظ سیاسی، ثابت نیستند]۸[. خطوط لوله مغرب از طریق الجزایر و مراکش عبور داده میشوند. خطوط لوله گاز از شمال غربی سیبری به بلاروس میرسد. گاز طبیعی مایع هم به وسیله کشتی منتقل میشود و به مرزهای اسپانیا، فرانسه، ایتالیا و بریتانیای کبیر میرسد. علاوه بر این شبکهها برای گاز و نفت، سایر خطوط لوله دیگری برای گازهای صنعتی مثل نیتروژن، اکسیژن و هیدروژن بین کلوخههای صنعت مواد شیمیایی اصلی، وجود دارند]۱۳و۷[.
۳-۵-۲- محدودیتهای قانونی و سیاست گذاری
در بعضی از کشورهای اروپای غربی به ویژه در آلمان، به نظر میرسد که صنایع شیمیایی، داروسازی و بیوتکنولوژیکی، موضوع کنترل شدید از قوانین و تنظیمات هستند. علیرغم همه انتظارات از بازار آزاد، این صنایع، تنظیم شدهترین صنایع هستند. مشخصاً بنابر دلایل امنیتی، نظارت ویژهای از تولید، کنترل و حمل و نقل کالاهای خطرناک، باید وجود داشته باشد. اما یک نکته مورد انتقاد این است که انجام تحقیقات باتوجه به رقابت موجود ناکافی است. به طور ویژه در تکنولوژی ژن، تنظیمات بسیار، محققان زیادی را برای سایر کشورها مشتق کرده است]۹و۵[.
سایر محدودیتها به سیاست قیمت از بازارهای داروسازی اشاره میکنند. در اینجا، سیاستمداران از سراسر اروپا برای از بین بردن ورشکستگی سیاستهای سلامت و بهداشت ملیشان به وسیله قیمتهای اجرا شده برای محصولات دارویی، تلاش میکنند. چیزی که سیاستمداران غربی برای سالها در کشورها مورد انتقاد قرار دادهاند این است که به کارگیری اقتصادهای برنامهریزی شده، اکنون به شهروندان خودشان در غرب، به عنوان سیاست اجتماعی مدرن، فروخته میشود. در اینجا منافع شرکتهای بیمه، مستمریبگیران و سیاستمداران، در مقابل قوانین بازار آزاد به خطر میافتد]۱۲و۱۰[.
سایر موانع برای محصولات دارویی میتوانند در روند بینالمللی شناسایی شوند. در تضاد یا توافقهای گت روی حذف موانع مبادله و به ویژه موانع پنهان و بدون تعرفه، مقامات ملی، اغلب، روش های پذیرش سایر ملتها را نمیپذیرند. بنابراین، رویههای قیمت تکراری پرهزینه، اغلب باید به منظور به دست آوردن بازارهای خارجی، انجام شوند.
مالیات مصرف انرژی یا دی اکسید کربن مورد تقاضای جنبش سبز است. بدون شک، هر کاهش در پرتوهای دی اکسید کربن، خوشایند است. اما کمی برای کاهش پرتوها در صنایع غربی برای یک مینیمم مطلق در هزینه بینهایت وجود دارد. زمانیکه در سایر نقاط جهان، تکنولوژیهای قدیمی هنوز مورد استفاده قرار میگیرند. اتمسفر یکی از امورکلی است و بنابراین اگر هیچ مالیاتی، اعمال نشود این باید برای مدرنیزه کردن تکنولوژیها در کشورهای در حال توسعه، مورد استفاده قرار گیرد]۱۴و۹[.
قوانین متعددی در زمینه بازیافت وجود دارند. به طور ویژه، در ضایعات پلاستیک، یک رنج گسترده از تنظیمات باید مشاهده شوند. در آغاز، ماکزیمم بازیافت خود ماده، اولویت داشت. علیرغم این حقیقت که تکنولوژی جاری، هیچ روش اقتصادی برای مجزاکردن انواع متفاوت از پلاستیکهای موجود را ندارد. امروزه هنوز این جنبه از قابلیت سوددهی، نکته جنجالی است. در این میان، بازیافت انرژی ذاتی پلاستیک، به عنوان یک گزینه شناسایی شده است. در بسیاری از کشورها، سیستم «نقطه سبز» برای بازیافت پلاستیک، صورت گرفته است. در آلمان یک سازمان تعاونی بین چند شرکت بزرگ، یک بخش بزرگ از ضایعات پلاستیک و بازار جمع آوری را کنترل میکند. این سازمان تازه شکل گرفته، اخیراً به وسیله مقامات ملی ضد حقیقت، مورد مداخله قرار گرفته است و اکنون این سازمان، پولهای جمع آوری شده به وسیله روش های متفاوت را برای متمایز کردن جمع آوری ضایعات و شرکتهای مجزاکننده، توزیع میکند که در عوض، بخشی از آن را برای شرکتهای بازیافت خرج میکند]۱۵[.
نقطه انتقاد مقامات ضد حقیقت، این بود که کمیتها و قیمتها، به وسیله شرکتهای بزرگ، تعیین شدهاند. از نقطه نظر کاربر بستهبندی پلاستیک، سیستمهایی مثل این: اولاً مصرف کنندگان برای نقطه سبز پول پرداخت میکنند. ثانیاً مصرفکنندگان برای اجتناب انجمن محلی، هزینه میدهند. سوماً آنها برای همه محصولات ساخته شده از ضایعات پلاستیک پول میدهند. نقطه ضعیف در سیستم نقطه سبز، این است که کنترل کاربران مشکل است. بازیافت کنندهها، یک نقطه نظر متفاوت دارند. آنها موادخام را به دست میآورند و در عوض خرج کردن برای آن، پول دریافت میکنند. در این روش، قانونگذاران، یک قطعه نمایان از مدرک را ارائه میدهند که نشان میدهد تئوری اقتصادی مدرن به خوبی کار میکند]۱۶و۹[.
۳-۵-۳- چانهزنی گروههای ذینفع
فرایند قانونگذاری در کشورهای غربی، به وسیله یک مبادله مقدماتی از عقاید گروههای ذینفع متفاوت همراهی میشود. تحت شرایط نرمال، این یک فرایند از یافتن حقیقت است. عقاید صنایع از طریق سخنگوهای رسمی منتقل میشود که معرف شاخههای صنعتشان هستند. این طبیعی است که شاخههای صنعت برای اعمال تأثیرشان در طول فرایند مباحثه تلاش کنند. فرایندی که معمولاً تحت عنوان لابینگ[۸] توصیف میشود. اما این اصطلاح یک بازتاب منفی دارد، چون در عقیده عمومی، این با عملکردهای غیرقانونی، متصل است. با این وجود، لابینگ در بین محدودیتهای قانونی، یک ابزار دموکراتیک معبتر است]۹و۸[.
لابینگ به وسیله یک شاخه از صنعت، فعالانه در بازاریابی منافعشان مورد استفاده قرار میگیرد. اما گاهی اوقات به عنوان استراتژی دفاعی هم درنظر گرفته میشود، زمانی که عملکردهای برنامهریزی شده به وسیله دولت به عنوان یک تهدید برای منافع تجارتشان، تفسیر میشوند. یک مثال متمایز، اعلامیه دولت آلمان برای معرفی یک تعهد برای ماشینهای استفاده شده به وسیله سازندگان اتومبیل بود. به زودی بعد از انتشار این تصمیم جدید برنامهریزی شده، اتحادیه سازندگان اتومبیل، وارد یک طرح در سطح اروپایی شد]۱۰[.
مداخلهها به وسیله سایر شاخههای صنعت، موفقآمیز نبود. طبقهبندیها برای سمیت مواد شیمیایی به وسیله مباحث علمی هدایت نمیشوند. صنایع شیمیایی کلرین و فرمال دهید، یک مثال واضح است. علیرغم اینکه فرمالدهید نسبت به سایر مواد در تاریخ علمی، دوره طولانیتر دارد و هیچ ضدی برای ویژگیهای سرطانزایی آن وجود ندارد، اما این ماده به عنوان نیمه مشکوک طبقهبندی شدهاست. همانطور برای کلرین هم هیچ جایگزین قوی و مطلوبی وجود ندارد]۱۲[.
بازاریابی بدون لابینگ میتواند یک شکست فوقالعاده هزینه بر در خارج از سیاستها باشد، مثلاً در رقابت بین شرکتها، یک رقابت خیلی قوی در بستهبندی اتفاق میافتد. در اینجا سه راه حل وجود دارد: شیشه، تترافتالات پلی اتیلن، و آلومینیوم تحت هرکدام از این سه مورد، شاخههای صنعت قوی، کار میکنند. توازنهای اکولوژیکی و مطالبات، اثبات کردهاند که فقط یک ماده، بهترین است. اما هیچ قانون علمی در رابطه این مطالبات وجود ندارد. آیا هزینههای تولید انرژی، تأثیری روی مطالبات دارد؟ گاهی اوقات، زمانیکه یک پاسخ قطعی وجود ندارد، یک تصمیم میتواند به وسیله مالیات، اعمال شود. یک مورد مشابه به وسیله جنگ بین قند و صنعت مواد شیمیایی روی شیرین کنندههای مصنوعی، معرفی میشود. صنعت قند، متهم به یک ماده سرطانزا تحت عنوان سیکلامت است. زمانیکه جایگزینهای این ماده، ارائه شدند، مقاومت در مقابل شیرین کنندههای مصنوعی، شکسته شد. در این میان، قانون گذاران روی یک سطح اروپائی برای معکوس کردن (تبدیل) ضد یافت شده توافق کردند که در آن شرکت متهم باید اثبات کند که یک فرایند یا یک ماده مسئول آسیب موردنظر نیست]۱۶و۱۳[.
۳-۵-۴- مشکلات تصویرسازی و پذیرش اجتماعی