۳ – ۲۳ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « أعانُک » یعنی ( درد ) کشیدن یک امر معنوی است اما مستعارٌمنه « اذقناک » یعنی چشیدن ، موضوعی است حسّی که با هم در یک جا جمع نمی شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی عنادیّه گویند.
۳ – ۲۳ – ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
ملائمات مستعارٌله « أعانُک » یعنی ( درد ) کشیدن و مستعارٌ منه « اذقناک » یعنی چشیدن در آیه یافت نشد به همین خاطر بدان استعاره ی مطلقه گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی۷۵ از سوره ی اسراء استعاره ی مصرّحه ، محقّقه ، تبعیّه ، عامیّه ، عنادیّه و مطلقه وجود دارد.
۳-۲۴- سوره کهف آیه ۱۱
فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا
پس در آن غار سالیانى چند بر گوشهایشان پرده زدیم
در کلام خداوند متعال که فرموده فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ حجابی که مانع بر گوشهای آنهاست را عاریه گرفته برای خواب و اختصاص هم داد ، به گوشها ، چون با حجاب زدن بر گوشها خواب حاصل میشود. پس صورتهای بیانی شکل نمیگیرد مگر با اعتماد بر پایه های زیبای نفسانی که نزدیک به بحثهای جدید باشد. و زیباشناسان گفتهاند که احساساتی که میتوان آنها را به بهترین وجه وزیباترین صفت توصیف نمود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دکارت جمال را این گونه تعریف نموده است : آن چه در چشم زیبا و نیکو به نظر آید به خاطر این که چشم حسکننده نور است و احتیاج انسان به نور برمیگردد به احتیاجش به زندگی ، چون تعلق دارد عناصری که جسم را امتداد میدهد به واسطه حیاه و نشاط و حرکت و بهرهمندی و سرور و بزودی خواهد آمد آن صورتهای بصری که قرآن به آنها اعتماد نموده است ، و این امر متوقف بر حس بصر تنها نیست بلکه حس شنوائی هم چیزی است که ایجاد کرده و بلند مرتبهترین فنون را به وجود آورده مانند شعر و موسیقی و بلاغت.
رمانی در کتابش گفته است و احساس سمع در کلام خدا « فَضَرَبْنَا عَلَى آذَانِهِمْ فِی الْکَهْفِ سِنِینَ عَدَدًا » مطرح است و حقیقت آن عبارتست از این که ، منع کردیم احساس را از گوش آنها بدون این که آنها کر باشند پس مثل این که این جا ، استعاره قصد کرده به این تصویر سمعی و ظاهر نمودن فقدان حس سمع را به بقیه حواس ، نه این که دلالت کند بر کر بودن نهائی. (الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۴ : ۴۴۷)
استعاره ی مکنییّه درآیه ی ۱۱ از سوره ی کهف لفظ « ضربنا » می باشد.
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : لفظ « ضربنا »
- مستعارٌله : « ضربنا » به معنی زدیم .
- مستعارٌمنه : « حجاب » به معنی پوشش.
- جامع یا وجه شبه : فقدان حس شنوایی .
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۲۴ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه « حجاب » به معنی پوشش به « ضربنا » به معنی زدیم تشبیه شده که مستعارٌمنه « حجاب » در آیه به صراحت ذکرنشده اما مستعارٌله « ضربنا » به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مکنیّه یا بالکنایه گویند .
۳ –۲۴– ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین ( تحقیقیّه ، تخییلیّه ) :
دراین آیه مستعارٌمنه به صراحت ذکر نشده بلکه از لوازم آن « ضربنا » به معنی زدیم به طور کنایی ذکر شده . در حقیقت بدین معنی نیست که « ضربنا » زدن باشد بلکه آن را درخیال مانند حجاب تشبیه شده که است به همین خاطر بدان استعاره ی تخییلیّه گویند.
۳ – ۲۴ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « ضربنا » است و به اعتبار این که « ضربنا» فعل است به همین خاطر بدان استعاره ی تبعییّه گویند.
۳ – ۲۴ – ۴ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرّشحه ، مجرّده ) :
« اذانهم » ، از ملائمات مستعارٌمنه « حجاب » یعنی پوشش می باشد به همین خاطر بدان استعاره ی مرشّحه گویند.
* پس نتیجه می گیریم که در آیه ی ۱۱ از سوره ی کهف استعاره ی مکنیّه ، تخییلیّه ، تبعییّه و مرشّحه وجود دارد.
۳-۲۵- سوره کهف آیه ۱۴
وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَن نَّدْعُوَ مِن دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا
و دلهایشان را استوار گردانیدیم آنگاه که [به قصد مخالفت با شرک] برخاستند و گفتند:« پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است جز او هرگز معبودى را نخواهیم خواند ، که در این صورت قطعا ناصواب گفتهایم».
در کلام خداوند متعال وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ استعاره تصریحیه تبعی است تشبیه نموده است به فضربنا علی اذانهم چون ربط عبارتست از بستن با طناب و مراد این است که با قلبهایشان آنها را به صبر بر هجران از وطن و فرار به طرف غارها و بیابانها و خوابیدن روی خاکها بخاطر دین تقویت نمودیم و قوی کردیم و آنها را جسور نمودیم برای بیان قول حق و اعلام آشکار حق در مقابل اقیانوس جبّار(الدرویش ،۲۰۰۹،ج ۴ : ۴۵۰)
درآیه ی ۱۴ از سوره ی شریفه کهف استعاره ی در لفظ « ربطنا » وجود دارد.
اکنون به شرح استعاره می پردازیم:
ارکان استعاره در آیه شریفه عبارتند از:
- مستعار : « ربطنا ».
- مستعارٌله : « قویّنا » به معنی تقویت کردیم.
- مستعارٌمنه : « ربطنا » به معنی بستیم.
- جامع یا وجه شبه : تقویت کردن.
شرح استعاره ی آیه به اعتبار گوناگون:
۳ – ۲۵ – ۱ . به اعتبار ذکر طرفین ( مصرّحه ، مکنیّه ) :
درآیه شریفه مستعارٌله« قویّنا » به مستعارٌمنه « ربطنا » یعنی بستیم تشبیه شده ومستعارٌله در آیه ذکرنشده بلکه مستعارٌمنه به صراحت ذکرشده ، به همین خاطر بدان استعاره مصرحّه یا تصریحیّه گویند .
۳ – ۲۵ – ۲ . به اعتبار واقع درماده ی طرفین (تحقیقیّه،تخییلیّه):
دراین آیه مستعارٌله « قویّنا» موضوعی خیالی و وهمی نیست بلکه امری معقول می باشد به همین بدان استعاره ی تحقیقیّه یا محقّقه گویند.
۳ – ۲۵ – ۳ . به اعتبار لفظ مستعار ( اصلیّه ، تبعیّه ) :
لفظ مستعار در این آیه « ربطنا » فعل است پس به اعتبار فعل بودن ، بدان استعاره ی تبعیّه گویند.
۳ – ۲۵ – ۴ . به اعتبار جامع یا وجه شبه ( عامیّه ، خاصیّه ) :
مستعارٌله « قویّنا» یعنی تقویت کردیم و مستعارٌمنه « ربطنا » یعنی بستیم وجامع آن دو ( تقویت کردن ) ، موضوعی است که می توان به راحتی آن را تشخیص داد و نیاز به تفکر و اندیشیدن ندارد ، به همین خاطر بدان استعاره عامیّه گویند.
۳ – ۲۵ – ۵ . استعاره ی مصرّحه به اعتبار طرفین ( عنادیّه و وفاقیّه ) :
مستعارٌله « قویّنا » یعنی تقویت کردیم یک امر معنوی است اما مستعارٌمنه « ربطنا » یعنی بستیم ، موضوعی است حسّی که با هم در یک جا جمع نمی شوند به همین خاطر بدان ، استعاره ی عنادیّه گویند.
۳ – ۲۵ – ۶ . استعاره به اعتبار ملائمات ( مطلقه ، مرشّحه ، مجرّده ) :
« قلوبهم » از ملائمات مستعارٌله « قویّنا » یعنی تقویت کردیم است به همین خاطر بدان استعاره ی مجرّده گویند.