مطالعات تغذیه ای ثابت کرده است که وجود اسیدهای چرب ضروری خصوصاً EPA و DHA در ترکیب رژیم غذایی برای رشد و بقا، مقاومت در برابر امراض در لارو ماهی ها و سخت پوستان دریایی ضروری است. همچنین نسبت DHA/EPA و نسبت چربی های با اسیدهای چرب متفاوت مهم است. می توان به این نکته پی برد که آرتمیا اغلب ارزش غذایی کافی برای لاروهای آبزیان دریایی را ندارد چرا که عموماً حاوی میزان کمی از EPA و حاوی مقادیر بسیار جزئی DHA بوده یا کلاً فاقد آن است (Sorgeloos, 1997). نظر به اینکه ماهیان لب شور و آب شیرین قادر به تبدیل C18:3n3 به EPA و DHA هستند وجود مقدار کافی اسیدچرب لینولنیک C18:3n3 در جیره روزانه لاروهای این آبزیان ضرورت دارد (Noori et al., 2011).
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
محققین دانشگاه گنت بلژیک در مطالعه ترکیب اسیدهای چرب ناپلیوس دریاچه ارومیه که با نمونه های مختلفی از ایستگاه های متفاوت صورت گرفته (برخلاف مطالعات قبلی که نمونه برداری ها منحصراً از یک یا دو محل بوده است) تغییر میزان اسیدهای چرب را حداقل از یک محل به محل دیگر ثابت کرده اند. آن ها همچنین گزارش دادند که این تغییرات در محدوده تغییرات معمولی است که در داخل سایر سویه های جغرافیایی آرتمیا دیده می شود (Sorgeloos, 1997).
۱-۲-۸- فرضیه های تحقیق
تاثیر متقابل غلظت روغن کلزا و تراکم ناپلیوس های آرتمیا ارومیانا و آرتمیا فرانسیسکانا در زمان های مختلف نمی تواند رشد و بقای ناپلیوس ها را تحت تاثیر قرار دهد.
تاثیر متقابل غلظت روغن کلزا و تراکم ناپلیوس های آرتمیا ارومیانا و آرتمیا فرانسیسکانا در زمان های مختلف می تواند رشد و بقای ناپلیوس ها را تحت تاثیر قرار دهد.
تاثیر متقابل غلظت روغن کلزا و تراکم ناپلیوس های آرتمیا ارومیانا و آرتمیا فرانسیسکانا در زمان های مختلف نمی تواند میزان اسیدهای چرب ناپلیوس ها را تحت تاثیر قرار دهد.
تاثیر متقابل غلظت روغن کلزا و تراکم ناپلیوس های آرتمیا ارومیانا و آرتمیا فرانسیسکانا در زمان های مختلف می تواند میزان اسیدهای چرب ناپلیوس ها را تحت تاثیر قرار دهد.
در این مطالعه، متغیرهای مستقل (فاکتورها) شامل تراکم ناپلی (تعداد ناپلیوس در لیتر)، غلظت روغن کلزا (گرم در لیتر) و مدت زمان غنی سازی (ساعت) می باشد. همچنین متغیرهای وابسته نیز شامل میزان طول کل (میلی متر)، درصد بقا و میزان اسیدهای چرب ناپلی (میلی گرم در گرم نمونه تر ناپلی) است.
۱-۲-۹- اهداف تحقیق
معرفی پروتکل استاندارد از لحاظ غلظت روغن کلزا و تراکم ناپلی و مدت زمان غنی سازی برای بهینه سازی غنی سازی آرتمیا ارومیانا و آرتمیا فرانسیسکانا با روغن کلزا
جایگزینی روغن ماهی و امولسیون اسیدهای چرب که از قیمت بالایی برخوردارند با روغن های گیاهی پایه یک استراتژی است که به طور فزاینده به عنوان یک ترکیب ضروری جهت کاهش اتکا به منابعی که فراهم کردن آنها محدود می باشد و نیز به منظور کاهش هزینه، مورد تائید صنعت تولید خوراک آبزیان Aquafeed قرار گرفته است (Francis et al., 2006). لذا با جایگزینی روغن های گران قیمت با روغن های گیاهی در غنی سازی ناپلی آرتمیا جهت تغذیه لارو ماهیان می توان گامی موثر در توسعه و ارتقاء صنعت آبزی پروری برداشت.
فصل دوم:
مروری بر منابع
۲-پیشینه تحقیق
۲-۱- تاریخچه غنی سازی با اسیدهای چرب
در اواخر دهه ۱۹۶۰، چندین محقق مشکلاتی را در پرورش موفق لارو ماهیان دریایی و گونه هایی از سخت پوستان که از ناپلی آرتمیا بجز آرتمیای [۱۹]SFB تغذیه می کردند را گزارش دادند (Sorgeloos 1980; Leger et al., 1986). در ابتدا مردم عادی چنین تصور می کردند که میزان بالایی از ترکیبات سمی مانند هیدروکربن های کلرینه و فلزات سنگین عامل ارزش غذایی پائین این آرتمیاها از جمله آرتمیای [۲۰]GSL باشد. در مطالعه مقایسه ای میان ۸ نژاد از آرتمیا که در گونه شکارچی کفشک زمستانی Pseudopleuronectes americanus انجام شد، ارزش غذایی متفاوت منابع آرتمیا را ثابت کرد (Klein-MacPhee et al., 1980, 1982). در تحقیق دیگری تفاوت ارزش غذایی در ۱۱ گروه ناپلی آرتمیا SFBبرای میگوی Mysidopsis bahia گزارش گردید (Leger et al., 1985a). یافته های مشابهی توسط Watanabe و همکاران (۱۹۷۸) و Kanazawa و همکاران (۱۹۷۹) در مورد ماهیان دریایی عنوان شد.
۲-۲- دلایل غنی سازی با اسیدهای چرب
باکیفیت ترین آرتمیا، آرتمیای خلیج سانفرانسیسکو (SFB) یا Artemia franciscana است که بیشترین مقدار EPA را نسبت به گونه های دیگر دارد اما میزان آن به اندازه میزان EPAدر آرتمیای غنی شده با HUFA نمی باشد.SFB از لحاظ DHA کمبود دارد که DHA مهمترین HUFA برای لارو ماهیان دریایی می باشد (Granvil, 2000).
در ترکیب شیمیایی آرتمیا ارومیانا EPA بسیار کم و اسیدچرب DHA در حد صفر می باشد. لذا غنی سازی آن قبل از آنکه به مصرف لارو آبزیان برسد ضروری است (مناف فر، ۱۳۸۰).
نژادهای آرتمیا از لحاظ اندازه و کیفیت تغذیه ای خصوصاً از لحاظ میزان اسیدهای چرب غیراشباع زنجیره بلند (HUFA) با یکدیگر متفاوتند (Granvil, 2000). اکثر نژادهای آرتمیا، نسبت پروتئین به انرژی پائینی دارند که می توان با بهره گرفتن از فرایند غنی سازی در ناپلی آرتمیا تغذیه شده با یک منبع غنی (به طور مثال از اسیدهای چرب غیراشباع چند گانه (PUFA)[21]) ارزش غذایی ناپلی را از نظر نسبت پروتئین به انرژی برای موجود هدف بهینه سازی کرد.
ناپلیوس آرتمیای تازه تخم گشایی شده تنها مقادیر کمی از اسیدهای چرب غیر اشباع زنجیره بلند n-3 HUFA را دارد، EPA ممکن است وجود داشته باشد یا کم باشد در حالی که DHA معمولاً در آرتمیا یافت نمی شود (Watanabe et al., 1987). اکثر سویههای آرتمیای مطالعه شده دارای میزان بیشتر از۲۰% لینولئیک اسید[۲۲] (LA, 18:2 n-6) از کل اسیدهای چرب و میزان DHA کمتر از ۵%، میزان لینولنیک اسید[۲۳] (Lna, 18:3 n-3) کمتر از ۱۰% و EPA بین ۵ و ۱۲% میباشد (Bengtson et al., 1991).
۲-۳- غنی سازی اسیدهای چرب ضروری در ناپلیوس آرتمیا
در ارزیابی ارزش غذایی غذای مورد استفاده در تغذیه لارو ماهی، چربی ها یک فاکتور کلیدی هستند زیرا چربی ها اساس غشاهای سلولی را تشکیل می دهند، همچنین مسئول حمل ترکیبات مهمی از جمله ویتامین ها و هورمون به درون جریان خون هستند (Koven et al., 1990; Czensy et al., 1999; Copeman et al., 2002). افزایش میزان اسیدهای چرب ناشی از غنی سازی، نشان می دهد که اسیدهای چرب مهمترین نقش را در مقاومت در برابر استرس دارند (Lavens and Sorgeloos, 1996). علاوه بر این، اسیدهای چرب ضروری[۲۴] EFA در کمک به فعالیت سیستم ایمنی و مقاومت به بیماری در چندین گونه از نرمتنان و ماهیان نقش دارد.
ارزش و کیفیت غذا را اجزاء تشکیل دهنده آن تعیین می کند که از میان این اجزاء، نوع و کیفیت اسیدهای چرب، نقش تعیین کننده ای بر کیفیت و قیمت غذا و در نهایت کیفیت لاروهای تولیدی دارند (Watanabe et al., 1982). عامل اصلی اثرگذار در ارزش غذایی آرتمیا، میزان اسید چرب زنجیره بلند غیراشباع (HUFA) ایکوزاپنتانوئیک اسید ۲۰:۵n-3 (EPA) می باشد (Leger et al., 1985b, 1987a).
مطالعات زیادی، نیاز به اسیدهای چرب ضروری (EFA) را ثابت کرده اند، و نشان داده اند که نیاز به اسیدهای چرب ضروری به طور قابل ملاحظه ای از گونه ای به گونه دیگر و در داخل گروه ها نیز متفاوت می باشد. قزل آلای رنگین کمان به اسیدهای چرب از خانواده لینولنیک (امگا ۳) نیاز دارد (Castell et al., 1972) در حالی که کپور، مارماهی و Chum salmon نه تنها به خانواده اسید لینولنیک بلکه به اسید لینولئیک هم برای رشد خوب نیاز دارند (Watanabe et al., 1982). همچنین میگوی ژاپنی با ۱% اسید لینولئیک یا لینولنیک بهترین رشد و بقا را دارد (Kanazawa et al., 1979).
اسیدهای چرب غیراشباع نقش مهمی در فعالیت های زیستی و فیزیولوژیکی آبزیان ایفا می نمایند. مطالعات مربوط به نیاز سخت پوستان دریایی به اسیدهای چرب ضروری، از اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی آغاز شده است (Sorgeloos et al., 1998). بررسی ها نشان داده اند که نداشتن و عدم سنتز سریع اسیدهای چرب غیراشباع زنجیره بلند به ویژه EPA و DHA توسط لارو میگو و ماهیان دریایی، رشد و بازماندگی آن ها را در مراکز تکثیر کاهش می دهد.
میزان اسیدهای چرب ضروری مانند EPA و DHA در غذاهای زنده ای (آرتمیا و روتیفر) که در مراحل اولیه زندگی لارو مورد استفاده قرار می گیرند به طور طبیعی کم است. ناپلی آرتمیا، رایج ترین طعمه پرورشی در آبزی پروری می باشد اما ممکن است نتواند نیاز گونه هدف به اسیدهای چرب ضروری را به طور کامل تامین نماید. آرتمیا از لحاظ EPA فقیر می باشد (Czensy et al., 1999). بنابراین به نظر می رسد که آرتمیا برای تغذیه لاروی، خصوصاً در مقایسه با پاروپایان، زیر حد بهینه باشد (Sargent et al., 1997; Nanton and Castell, 1999; Han et al., 2000; Hanaee et al., 2005).
بنابراین، غنی سازی آن ها با امولسیون های حاوی اسیدهای چرب غیراشباع، ضروری به نظر می رسد (Copeman et al., 2002). Kiron و همکاران در سال ۱۹۹۵ گزارش دادند که اسیدهای چرب ۳ω پیش ماده مهمی در سنتز ایکوزانوئیدها هستند که در حقیقت واسطه های مهمی در واکنش های التهابی و تنظیم پاسخ ایمنی بدن می باشند.
غنی سازی ناپلیوس آرتمیا با اسیدهای چرب، نه تنها تفاوت در کیفیت تغذیه ای (غذایی) نژادهای آرتمیا را (مثلاً از لحاظ میزان EPA) به حداقل می رساند بلکه ناپلیوس ها را به غذایی با کیفیت بالا (مثلاً از لحاظ DHA) تبدیل می کند (Leger et al., 1987). غنی سازی غذای زنده از قبیل آرتمیا با چربی های غنی از EFA قبل از تغذیه توسط ماهیان، با توجه به کمبود این مواد در آرتمیا ضروری می باشد (Copeman et al., 2002).
فرایند غنی سازی ناپلی آرتمیا فرانسیسکانا با روغن های مختلف، به طور قابل توجهی میزان همه اسیدهای چرب را بالا می برد که مهمترین آن ها DHA و EPA هستند، این دو اسید چرب برای رشد و نمو گونه هایی از نرمتنان و ماهیان ضروری هستند (Immanuel et al., 2007).
غنی سازی غذای زنده با اسیدهای چرب ضروری، یک عمل رایج در تفریخگاه های ماهیان دریایی و میگو است (Sorgeloos et al., 1987). روغن ماهی دارای مهمترین اسیدهای چرب (ایکوزاپنتانوئیک اسید و دوکوزاهگزانوئیک اسید) برای میگوی دریایی و لب شور می باشد (Immanuel et al., 2004).
غنی سازی را می توان هنگام انکوباسیون سیست ها با افزودن مواد مغذی به داخل ظروف انکوباسیون اعمال کرد و یا می توان بعد از تفریخ ناپلیوس ها و جداسازی ناپلیوس ها از سایر مواد زاید، در داخل ظروف جداگانه ای، بدین کار مبادرت کرد که در روش دوم میزان غنی سازی HUFA تا ده برابر روش اول هم می رسد (Leger et al., 1987). همزمان با جذب اسیدهای چرب توسط آرتمیا، پروفیل اسیدهای چرب بسته به مدت غنی سازی، تغییر می کند.
امروزه دیگر استفاده از جلبک ها برای غنی سازی آرتمیا توصیه نمی شود چرا که اولاً باید کشت شوند و ثانیاً حاوی مقادیر متغیری از ۲۰:۵n-3 و ۲۲:۶n-3 هستند. استفاده از مخمر امگا و مخمر نانوایی[۲۵] غنی شده با روغن ماهی شاید مشکل متغیر بودن مقادیر اسیدهای چرب ضروری را برطرف سازد ولی به صورت تجاری در دسترس نیست (Leger et al., 1987). استفاده از غذاهای فرموله و امولسیفای شده که اساساً از روغن های حاوی مقادیر بالایی از HUFA تهیه شده اند امکان بهتری را برای غنی سازی موثر آرتمیا در سطح وسیع فراهم می آورد (Leger et al., 1987).
علائم کمبود اسیدهای چرب ضروری شامل رشد کند، کارایی غذایی پائین، کم خونی و مرگ و میر بالا می باشد (Takeuchi et al.,1979; Roberts and Bullock, 1989; Sargent et al., 1989). چربی های جیره غذایی نقش مهمی را در تغذیه ماهی به منظور تامین اسیدهای چرب ضروری و انرژی ایفا می کنند، همچنین به جذب مواد غذایی محلول در چربی نیز کمک می کنند (Sargent et al., 1999).
۲-۴- مروری بر مطالعات گذشته
Koven و همکاران در سال ۱۹۹۳ و همچنین Rainuzzo و همکاران در سال ۱۹۹۷ ثابت کردند که مقادیر بالایی از HUFA (n-3) موجب افزایش نرخ رشد بسیاری از لاروهای دریایی از جمله سیم دریایی سرطلائی می شود. Copeman و همکاران در سال ۲۰۰۲ نیز عنوان کردند که کاربرد اسیدهای چرب غیراشباع EPA و DHA موجب افزایش رشد و بقای لارو فلاندر[۲۶] گردید.
Romdhane در سال ۱۹۹۵ گزارش داد که مراحل لاروی Macrobrachium rosenbergii به HUFA نیاز دارد. تغذیه خرچنگ دراز آب شیرین از ناپلی آرتمیا غنی شده با HUFA به مدت طولانی نتایج بهتری را در رشد، سرعت دگردیسی، بقا و مقاومت به استرس نشان می دهد.
اثر مثبت غنی سازی غذای زنده روی عملکرد رشد گونه های مختلف آبزیان از جمله باس راه راه (Morone saxatilis) و لارو باس پالمتو (M.saxatilis x M.chrysops) تغذیه شده با ناپلی آرتمیای غنی شده با HUFA بر رشد و بقای آن ها در مقایسه با گروه های تغذیه شده با ناپلی غنی نشده گزارش شده است (Tuncer and Harrell, 1992; Ozkizilcik and Chu, 1994; Webster et al., 1994; Harel and Place, 2003).
تخم های گرفته شده از خرچنگ بزرگ آب شیرین ماده تغذیه شده با غذای غنی از HUFA، به میزان بیشتری به لارو تبدیل شدند (Merchie et al., 1995). Romdhane و همکاران در سال ۱۹۹۵، نشان دادند که HUFA برای تغذیه اولیه لارو خرچنگ بزرگ آب شیرین ضروری است چرا که منجر به بهبود سرعت رشد و دگردیسی همزمان می شود.
Hamre در سال ۲۰۰۸، آرتمیا را با دو نوع امولسیون روغن کبد ماهی کاد و ۲۰۵۰TG[27] غنی سازی کرد تا میزان اسیدهای چرب آن ها را بررسی کند. نتایج نشان داد که لارو Atlantic halibut[28] تغذیه شده با آرتمیا غنی شده با امولسیون ۲۰۵۰TG رشد و بقای بهتری نسبت به آرتمیا غنی شده با روغن کبد ماهی کاد داشت ولی میزان رنگدانه ها در هر دو تیمار برابر بود. ترکیب اسیدهای چرب در ۲۰۵۰TG بیشتر بود و میزان چربی های آن تا چهار برابر روغن کبد ماهی کاد بود که می تواند به دلیل زیست فرآهمی[۲۹] بهتر چربی های قابل هضم باشد.
گزارش شده است که A. franciscana غنی شده با مکمل HUFA بقا، رشد، مقاومت به بیماری و مقاومت به استرس های محیطی را در میگو بهبود می بخشد (Leger and Sorgeloos, 1994; Rees et al., 1994; Han et al., 2000; Immanuel et al., 2004).
طبق مطالعات Han و همکاران در سال ۲۰۰۰، با بهره گرفتن از امولسیون دارای ۵۰ درصد n-3 HUFA در g/l 3/0، بیشترین میزان DHA یعنی mg/g 9/29 وزن خشک آرتمیا بعد از ۲۴ ساعت غنی سازی حاصل شد. این میزان، حد واسط بین میزان mg36 دوکوزاهگزانوئیک اسید به دست آمده در گرم وزن خشک آرتمیا فرانسیسکانا توسط Evjemo در سال ۱۹۹۷ و میزان mg21 دوکوزاهگزانوئیک اسید در گرم وزن خشک آرتمیا فرانسیسکانا غنی شده در طی ۲۴ ساعت گزارش شده توسط Coutteau و Mourene (1997) می باشد که هر دو از امولسیون [۳۰]ICES دارای ۳۰% (n-3) HUFA به ترتیب ۳/۰ و ۲۵/۰ گرم در لیتر استفاده کردند.
در این مطالعه میزان EPA و DHA به ترتیب ۴۰/۲ و ۱/۰ درصد وزن خشک[۳۱] در آرتمیا فرانسیسکانا تازه تخم گشایی شده بود اما میزان آن ها در همه غلظت های مورد آزمایش از ۴۵/۲ به ۱/۵ درصد برای EPA و از ۳/۰ به ۹/۱ درصد وزن خشک برای DHA در طول ۶ ساعت غنی سازی افزایش یافت. در حالی که بعد از ۲۴ ساعت EPA از ۷۸/۲ به ۸۸/۵ درصد و DHA از ۶۲/۰ به ۶۹/۲ درصد وزن خشک رسید (Immanuel et al., 2007).
تغذیه پست لارو P. monodon از ناپلی آرتمیا غنی شده با میزان بالای HUFA، افزایش میزان بقا را نشان داد (Millamena et al., 1988; Abelin, 1991). Rees و همکاران (۱۹۹۴)، Citarasu و همکاران (۱۹۹۸) و Immanuel و همکاران (۲۰۰۱) به ترتیب اثرات مفید HUFA را بر بقای P. monodon و P. indicus گزاراش داده اند. در مطالعه Rees و همکارانش تفاوتی از نظر رشد میگوها در تیمارهای مختلف مشاهده نشد. Immanuel و همکاران در سال ۲۰۰۴ بیشترین رشد و بقا و نرخ رشد ویژه را در پست لارو P. monodon تغذیه شده با ناپلی آرتمیا غنی شده توسط EFA نشان دادند.
در مطالعه Narciso و همکاران در سال ۱۹۹۹، روغن های گیاهی (روغن بذر کتان، روغن بادام زمینی و روغن آفتابگردان) و روغن های جانوری (روغن ماهی ساردین، کبد ماهی کاد، اسکوئید و امولسیون Selco) جهت غنی سازی ناپلیوس آرتمیا فرانسیسکانا در بهبود و افزایش میزان HUFA، EPA و DHA در زمان های ۹، ۲۴، ۳۳ و ۴۸ مقایسه شدند. نتایج تحقیق نشان داد که غنی سازی ناپلیوس آرتمیا فرانسیسکانا با روغن های گیاهی تاثیر کمتری در بهبود و افزایش میزان HUFA و EPA/ DHAدارد. همچنین بین منابع روغن های حیوانی، روغن ساردین ضعیف ترین و روغن اسکوئید بهترین منبع بود. میزان HUFA و نسبت DHA/EPA در دوره غنی سازی تا حدود ۳۳ ساعت افزایش یافت و سپس تا ۴۸ ساعت تغییرات ناچیزی داشت. محققین گزارش داده اند که رسیدن به نسبت بالای DHA/EPA واقعاً مشکل است زیرا میزان DHA آرتمیا در طول غنی سازی و دوره گرسنگی پس از غنی سازی کاهش می یابد (Dhert et al., 1993; Danielsen et al., 1995). حافظیه و همکاران در سال ۱۳۸۸، به این نتیجه رسیدند که روغن بذر کتان هیچ اثری روی نسبت DHA/EPA ندارد.
Hafezieh و همکاران در سال ۲۰۰۹، اثرات آرتمیا ارومیانا A. urmiana غنی شده با چهار روغن مختلف ICES30/4، روغن تخمدان ماهی خاویاری (SOO)، روغن کبد ماهی کاد (CLO) و بزرک (LO) را روی رشد و بقای لارو ماهی خاویاری ایرانی Acipenser persicus بررسی نمودند. آن ها مشاهده کردند که وزن خشک لارو ماهیانی که با LO تغذیه کردند نسبت به لارو ماهیان پرورش یافته با ICES30/4 و SOO به طور معنی داری بالاتر بود. نسبت پروتئین/چربی در لاروهایی که با آرتمیای غنی شده با CLO پرورش یافته بودند، تفاوت معنی داری نسبت به دیگر تیمارها نشان داد. همچنین، نسبت DHA/EPA در لاروهایی که با ICES30/4 (00/0±۱۱/۱) تغذیه شدند در بین تیمارها بالاترین مقدار بود. بنابراین، نسبت های DHA تاثیر مثبتی روی میزان رشد و بقای این ماهیان داشت.
Azari-Takami و همکاران در سال ۲۰۰۱، پایداری اسیدهای چرب غیراشباع زنجیره بلند ۳ω را پس از غنی سازی آرتمیا ارومیانا با روغن کبد ماهی کاد، روغن سویا و روغن کیلکای خزر بعد از دوره گرسنگی (نگهداری) بررسی کردند. آن ها مشاهده کردند که حداکثر پایداری مربوط به غنی سازی با روغن کبد ماهی کاد بعد از ۶ ساعت بود. تغییرات میزان DHA با گذشت زمان به طور خطی کاهش یافت و میزان EPA تا انتهای دوره گرسنگی (۷۲ ساعت) اندکی افزایش یافت. در کل اختلاف معنی داری بین زمان غنی سازی و ماده استفاده شده در فرایند غنی سازی و پایداری اسیدهای چرب در ناپلی گرسنه وجود نداشت، همچنین میزان DHA سریعتر از EPA در دوره گرسنگی کاهش یافت.
جواهری بابلی و همکاران در سال ۱۳۸۵، اثرات زیستی آرتمیای غنی شده با اسیدهای چرب غیراشباع زنجیره بلند را به عنوان غذای آغازین لارو ماهی آزاد دریای خزر [۳۲]بررسی کردند. آن ها مشاهده کردند که میزان رشد و بقای لاروهای تغذیه شده با ناپلی آرتمیای تازه تخم گشایی شده و آرتمیای غنی شده تفاوت معنی داری نداشتند اما با گروه شاهد که از غذای مصنوعی تغذیه کرده بودند، تفاوت معنی داری داشتند. بنابراین، به این نتیجه رسیدند که بهترین غذا برای لارو ماهی آزاد دریای خزر ناپلی آرتمیای تازه تخم گشایی شده است.