st: (j=1,2,….,n)برای هر واحد
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۲-۱-۸-۱-مدل نسبت CCR
در مدل فوق اگر ها خیلی بزرگ و ها خیلی کوچک باشند، مقادیر نسبتهای بیان کننده محدودیتها، بینهایت و نا محدود خواهد شد. برای جلوگیری از چنین مشکلی تمامی نسبتها (کارایی واحدها) را کوچکتر مساوی با یک در نظر میگیرند و به عنوان محدودیت وارد مدل میکنند. لازم به توضیح است که در محدودیتها به جای عدد یک، هر عدد مثبت دیگر مانند k را میتوان قرار داد، در این صورت کارایی واحدها نسبت به سطح سنجیده میشود.
همان طور که اشاره شد مدلهای تحلیل پوششی دادهها به دو گروه«ورودی محور» و «خروجی محور» تقسیم میشود که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد.
برای تبدیل نسبت CCR به یک مدل برنامه ریزی خطی به روشی که توسط چارنز و کوپر به کار گرفته میشود توجه کنید. در این روش استدلال بر آن است که برای حداکثر کردن مقدار یک عبارت کسری کافی است که مخرج کسر معادل یک عدد ثابت در نظر گرفته شود و صورت کسر حداکثر گردد(مهرگان،۱۳۸۳). بر این اساس، با اعمال محدودیت در مدل برنامهریزی کسری CCR، این مدل به مدل برنامهریزی خطی زیر تبدیل شد. دقت کنید که مدل اخیر اگرچه شباهتی با متغیرها و پارامترهای مدل قبل دارد اما مدلی متفاوت و جدید است (فارسیجانی-۱۳۹۰)
st:
(j=1,2,….,n)
مدل اولیه (مضربی) CCR ورودی محور
st:
(j=1,2,….,n)
مدل اولیه (مضربی) CCRخروجی محور
۲-۱-۸-۳-قانون بازده به مقیاس:
بازده به مقیاس مفهومی است بلند مدت که منعکس کننده نسبت افزایش در خروجی به ازاء افزایش در میزان ورودیها میباشد. این نسبت میتواند ثابت، صعودی و با نزولی باشد. نسبت بازده ثابت به مقیاس وقتی صادق است که افزایش در ورودی به همان نسبت موجب افزایش خروجی شود. برای مثال اگر نیروی کار و سرمایه دو برابر شود، نتیجه آن دو برابر شدن میزان محصول گردد. بازده صعودی نسبت به مقیاس آنست که به میزان خروجی به نسبتی بیش از میزان افزایش در ورودیها، افزایش یابد و در صورتیکه میزان افزایش در خروجیها کمتر از نسبتی باشد که ورودیها افزایش داده شوند، بازده نزولی نسبت به مقیاس ایجاد میشود.
جهت بررسی بازده به مقیاس، در حالتیکه دو ورودی و یک خروجی وجود داشته باشد، یک منحنی تولید یکسان را که در نمودار ۱-۲ نمایش داده شده میتوان در نظر گرفت. y1 واحد محصول با بهره گرفتن از ترکیب دو ورودی x1’ و x1در شکل زیر مورد توجه قرار دهید. دو برابر کردن هر دو ورودی موجب تغییر منحنی تولید یکسان به y2میشود. اگر y2دقیقاً برابر با y12باشد، سیستم را نماینده بازده ثابت به مقیاس در دامنه x1 x1’ تا x2 x2’نامند. اگر y2بیشتر از y12باشد،بازده به مقیاس صعودی است و اگر y2دقیقاً کمتر از y12باشد، بازده به مقیاس نزولی خواهد بود.
نمودار ۱-۲- نمودار تولید
متداولترین وضعیت برای یک تابع تولید ابتدا بازده به مقیاس صعودی و سپس نزولی است. منطقه بازده به مقیاس صعودی به تخصص نسبت داده میشود. با افزایش مقدار تولید کارگران متخصص را میتوان استخدام کرد و ماشین آلات جدید و کارا در فرایند تولید مورد استفاده قرار گیرند. لیکن افزایش تولید از یک حد معین نه تنها کسب عواید بیشتر ناشی از میزان افزایش تخصص را محدود میکند، بلکه مشکلات مربوط به هماهنگی در مراحل و انجام تولید ممکن است هزینه را به طور قابل ملاحظهای افزایش دهد. وقتی مخارج هماهنگی بیش از مخارج تخصیص داده شود، بازده به مقیاس نزولی تبدیل خواهد شد.
۲-۱-۸-۹-مدل BCC
یکی از ویژگیهای مدل تحلیل پوششی دادهها ساختار بازده به مقیاس آن است.همان طور که اشاره شد بازده به مقیاس میتواند «ثابت» یا «متغیر» باشد. مدلهای CCR از جمله مدلهای بازده ثابت به مقیاس است. مدل بازده ثابت به مقیاس زمانی مناسب است که همه واحدها در مقیاس بهینه عمل کنند. در ارزیابی کارایی واحدها هرگاه فضا و شرایط رقابت ناقص محدودیتهایی را در سرمایه گذاری تحمیل کند موجب عدم فعالیت واحد در مقیاس بهینه میگردد.
در سال ۱۳۸۴ بنکر، چارنز و کوپر با تغییر در مدل CCR مدل جدیدی را عرضه کردند که با توجه به حروف اول نام آنها به مدل BCC شهرت یافت . مدل BCC مدلی از انواع مدلهای تحلیل پوششی دادهها است که در ارزیابی کارایی نسبی واحدها با بازده متغیر نسبت به مقیاس میپردازد. مدلهای بازده به مقیاس ثابت محدود کندهتر از مدلهای بازده به مقیاس متغیر هستند. زیرا مدل بازده به مقیاس ثابت واحدهای کارای کمتری را در بر میگیرد و مقدار کارایی نیز کمتر میگردد، علت این امر حالت خاص بودن «بازده ثابت به مقیاس» از مدل «بازده متغیر به مقیاس» میباشد.
مدل BCC برای ارزیابی کارایی واحد تحت بررسی (صفر) به صورت زیر میباشد:
St:
۱ (j=1,2,…..,n)
آزاد در علامت ω
همان طور که ملاحظه میشود تفاوت این مدل با مدل CCR در وجود متغیر آزاد در علامت ω میباشد. در مدل BCC علامت متغیر ω بازده به مقیاس را برای هر واحد میتواند مشخص کند.
الف. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، کاهشی است.
ب. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، ثابت است.
ج. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، افزایشی است.
همان طور که اشاره شد زمانیکه بازده به مقیاس ثابت نباشد دیگر مدل اولیه CCR مناسب نخواهد بود. به همین دلیل مدل BBC ابداع گردید که در ارزیابی کارایی نسبی واحدها با بازده متغیر به مقیاس مناسب میباشد. مدل نسبی BCC را در فصل دوم توضیح دادیم. برای تبدیل آن به یک مدل خطی کافی است یک محدودیت به مدل اولیه اضافه کنیم. برای تبدیل این مدل به مدل ورودی محور ما محدودیت را به مدل اضافه میکنیم. مدل مضربی BCC ورودی محور به شکل زیرخواهد بود:
st:
(j=1,2,….,n)
آزاد در علامت
مدل اولیه (مضربی) BCC ورودی محور
در مدل BCC علامت متغیر ω بازده به مقیاس را برای هر واحد میتواند مشخص کند.
الف. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، کاهشی است.
ب. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، ثابت است.
ج. هرگاه ω باشد نوع بازده به مقیاس، افزایشی است.
اما برای تبدیل مدل کسری BCC به یک مدل برنامهریزی خطی میتوان از روش دیگری نیز استفاده کرد. در این روش با اعمال محدودیت ، مدل برنامهریزی کسری BCC به مدل برنامهریزی خطی زیر تبدیل میشود که بیانگر مدل مضربی BCC خروجی ـ محور است:
st:
(j=1,2,….,n)
مدل اولیه (مضربی) BCC خروجی محور
۲-۱-۹- تحلیل پوششی دادهای پنجرهای
چنان که کومبر و لاول بیان کردهاند، دادههای مقطعی نگاهی گذرا از وضعیت تولید کنندگان و کاراییشان ارائه میدهند. دادههای پانل نتایج قابل اتکاتری در مورد تولید کنندگان ارائه میدهد زیرا محقق را قادر میسازند که عملکرد هر تولید کننده را در بازه زمانی مشخص ارزیابی کند.
DEA ابتدا برای تحلیل دادههای مقطعی استفاده شد که در این چارچوب یک واحد تصمیم گیرنده با همه واحدهای دیگر که در دوره زمانی مشابه فعالیت میکنند، مقایسه میشود و نقش زمان فراموش میگردد. دادههای پانل بر دادههای مقطعی ارجحیت دارد، زیرا نه تنها یک واحد تصمیم گیرنده را میتوان با واحد تصمیم گیرنده دیگر مقایسه کرد، بلکه تغییر کارایی یک واحد تصمیم گیرنده خاص را میتوان در طول زمان ارزیابی کرد. تحلیل پنجرهای ابتدا توسط چارنز، کلارک، کوپر و گلانی در سال ۱۹۸۵ مطرح شد.
ایده اصلی در نظر گرفتن هر واحد تصمیم گیرنده به عنوان واحد تصمیم گیرندهای بود که در هر زمان مشاهده شدهای متفاوت است. بنابراین هر واحد تصمیم گیرنده لزوما با مجموعه همه دادهها مقایسه نمیشود بلکه به جای آن تنها با زیر مجموعههای جایگزین دادههای پانل مقایسه میشود. تحلیل پنجرهای باعث افزایش تعداد دادههای مورد بررسی در تحلیل میگردد که این امر در صورت وجود تعداد دادههای کم در نمونه مفید میباشد. تغییر عرض پنجره یعنی تعداد دورههای زمانی نشان دهنده طیفی از تحلیلهای همزمان همراه با تحلیلهای مقطعی میباشد. تحلیل پنجرهای میتواند حالت خاصی از یک تحلیل متوالی باشد. با این حال در تحلیل متوالی فرض میشود آنچه در گذشته عملی بودهاست، عملی باقی میماند و بنابراین تمام مشاهدات قبلی را شامل میشود.
روش DEA پویا (تحلیل پنجرهای) روشی است که امکان محاسبه کارایی در طول زمان و در نتیجه امکان محاسبه بهرهوری را برای مدیران فراهم میآورد.
تحلیل پنجرهای بر اساس میانگین متحرک عمل میکند و برای یافتن روند عملکرد یک واحد در طول زمان مفید میباشد. تحلیل پنجرهای، متوسط کارایی مدلهای با بازدهی ثابت و مدلهای با بازدهی متغیر را محاسبه میکند و برای مشخص شدن روند کارایی در طول زمان به کار برده میشود، اما نظریهای برای تعیین اندازه بهینه پنجره وجود ندارد.
از آنجا که این روش فرض میکند که کارایی فنی تمام واحدها در یک پنجره نسبت به همدیگر اندازه گیری میشود، به طور ضمنی فرض میکند که هیچ تغییر فنی در هیچ کدام از پنجرهها وجود ندارد. این مطلب یک مسئله کلی در DEA پنجرهای است. با کاهش عرض پنجره این مشکل تا حدی حل میشود و برای اعتبار بخشیدن به تحلیل پنجرهای بایستی عرض طبقات طوری انتخاب شود که چشم پوشی از تغییرات فنی منطقی باشد هرچند هیچ پشتوانه نظری برای تعیین اندازه پنجره وجود ندارد.
مدل DEA پویا امکان مقایسه کارایی فنی ایستا را فراهم میآورد، از این جهت بین مفهوم کارایی فنی و مفهوم بهرهوری تفاوت قایل میشود. مفهوم کارایی به یک مقطع زمانی و بهرهوری به یک دوره زمانی اشاره دارد. در سنجش کارایی گفته میشود که کدام بنگاه کارا عمل میکند ولی در مفهوم بهرهوری گفته میشود کدام بنگاهها در طول زمان بهرهوری عوامل تولید خود را تغییر داده اند. بنگاههایی میتوانند بهرهوری عوامل تولید خود را در طول زمان افزایش دهند که در طول زمان به سمت عملکرد کاراترین بنگاه حرکت نمایند. از این رو روشهای سنجش بهرهوری با کارایی لزوما یکی نیستند. انتخاب تحلیل پنجرهای، محدودیتهایی برای تحلیل درونی ساختار بنگاهها ایجاد میکند. از طرفی انعطاف مدل تحلیل پنجرهای نسبت به مدلهایی که قابلیت سنجش کارایی با فرض بازده متغیر نسبت به مقیاس را دارند، کم است و معمولا با فرض ثابت نسبت به مقیاس براورد میشوند. اگر سنجش کارایی بر مبنای بازده ثابت نسبت به مقیاس فرض شود، در این صورت کارایی بر اساس بازده متغیر نسبت به مقیاس و نیز کارایی مقیاس قابل اندازه گیری نیستند و ثابت فرض میشوند. مدل تحلیل پنجرهای امکان مشاهده روند تغییر کارایی بنگاهها را در طول زمان فراهم میآورد. از این ویژگی میتوان برای فهم این موضوع استفاده کرد که آیا بنگاهها در جهت افزایش بهرهوری عمل کردهاند.
برای نمایش فرمولی این موضوع با فرض این که N واحد تصمیم گیرنده (DMU) در دوره زمانی ۱ تا T وجود دارند و همه آنها از r نهاده برای تولید S ستانده استفاده میکنند، ماتریس نهادهها و ستاندهها برای تحلیل پنجرهای را میتوان به ترتیب در بردارهای زیر مشاهده کرد.