۵. در کشورهای در حال توسعه سالمندان معمولاٌدر خانوادههای گسترده، که چند نسل را در بر میگیرد زندگی می کنند و تعداد سالمندانی که تنها به سر میبرند نسبت به کشورهای پیشرفته کمتر است.
۶. از آنجا که در کشورهای در حال توسعه نظامهای حمایت اجتماعی آنقدر وسیع نیستند تا همه سالمندان را پوشش دهند، خانواده مهمترین پشتوانه و بهترین منبع حمایت مالی و اجتماعی و معنوی برای سالمندان محسوب می شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
با توجه به تفاوتهای ذکر شده، کشورهایی با شرایط کشور ما نمی توانند در مورد رسیدگی به مسئله پیر شدن جمعیت، از کشورهای توسعه یافته تقلید کرده و بر اساس شیوه های آنان برنامه ریزی نمایند. زیرا شرایط و نیازهای ما متفاوت بوده، از همین رو سیاستها و برنامه ریزیهای متفاوتی نیاز میباشد(۳، سایت اینترنتی تبیان و ویسول و همکاران، ۱۹۹۰).
۱۴٫۲٫ تغییرات مربوط به پیری
۱٫۱۴٫۲٫ پیری و ثبات در بدن[۴۲]
لینانا[۴۳] و همکارانش (۱۹۸۹) سالمندی را به عنوان یک روند زیستی همراه با کاهش پیش رونده در عملکرد اکثر دستگاههای بدن که در نهایت منجر به ناتوانی در برآوردن نیازهای بدن در ادامه زندگی می شود توصیف کرده اند. کاهش ظرفیت عملکردی بدن را میتوان به کاهش پیشرونده سلولهای فعال بافتها در اثر بالا رفتن سن نسبت داد. در شرایط طبیعی مکانیزمهای ثبات بدن در پاسخ به تغییرات محیطی اعم از محیط داخل یا خارج بدن به حالت ثابت باقی میماند. بالغین جوانتر در تمام اعضای بدن خود دارای یک ظرفیت ذخیره عملکردی هستند ولی با افزایش سن این ظرفیت بتدریج از دست میرود.
این روند آهسته و تدریجی اتفاق میافتد به گونه ای که در افراد سالمند در شرایط استراحت اکثر اعمال فیزیولوژیک کاملا به میزان کافی انجام میشوند. وقتی که فرد مسن در معرض یک استرس فیزیولوژیک مثل عفونت، تغییرات شدید دما یا ورزش سنگین قرار میگیرد، این کاهش در ذخیره عملکردی سبب می شود که مکانیزمهای ثبات بدن جهت برقراری وضعیت ثابت در بدن فرد کمتر موثر باشند در این حال انحراف از حالت تعادل بدن بیشتر و بازگشت به آن طولانیتر خواهد بود. در سالمندان اختلال تعادل آب و املاح که منجر به دهیدراتاسیون میگردد، یک مشخصه شایع بیماریهای حاد است. این حالت تا حدی مربوط به تغییرات زیر که ناشی از سالمندی است میباشد:
- کاهش کل آب بدن از دست رفتن نفرونهای کلیه که منجر به عدم توانایی در تغلیظ ادرار می شود.
- از بین رفتن حس تشنگی حتی در صورت وجود دهیدراتاسیون در شرایط تغییرات شدید دمایی، اختلال پاسخ برای ایجاد ثبات بدن منجر به اشکال در کنترل دمای درونی بدن و افرایش خطر هیپو یا هیپرترمی می شود. به هنگام تغییر وضعیت از حالت خوابیده به ایستاده کاهش فعالیت گیرندههای فشار[۴۴]، سبب کاهش فشار خون وضعیتی[۴۵] و افزایش خطر زمین خوردن می شود. در نهایت مرگ زمانی اتفاق میافتد که بدنبال ناتوانی دستگاههای بدن، ظرفیت عملکرد بدن به حدی کاهش یافته است که نگهداری ثبات بدن دیگر امکان پذیر نیست. این اتفاقات عموما در سنین بالای سالمندی محتمل هستند (ویسول و همکاران، ۱۹۹۰، الکساندر، ۱۳۷۹ و اسماعیلی، ۱۳۸۲).
۲٫۱۴٫۲٫ ساختمان و وضعیت بدن
یک انسان بالغ بعد از سن ۴۰ سالگی به ازای گذشت هر ۲۰ سال از عمر، ۵/۱ سانتی متر از طول قدش کاسته می شود. تظاهرات واضح که ناشی از تداخل بسیاری از عوامل همچون سن، جنس، نژاد و محیط زندگی هستند در دهه پنجم زندگی اتفاق میافتند. به موازات کاهش قد استخوانهای بلند ظاهری غیر متناسب از نظر طولی پیدا می کنند. ضخامت دیسکهای بین مهرهای به خاطر دهیدراتاسیون کاهش مییابد که این خود نیز سبب کوتاهی تنه میگردد. بسیاری از افراد خیلی پیر وضعیت خمیده به خود گرفتهاند به این شکل که لگن و زانوهای آنها تا شده، بازوها از محل آرنج خم گردیده و در سطح بالاتر از تنه نگه داشته میشوند. این تغییرات به خاطر کاهش انعطاف پذیری رباطها است. برای برقراری ارتباط چشمی در پیران سر به طرف عقب خم می شود به طوری که به نظر میرسد فرد در حال جلو آمدن میباشد. علاوه بر این عرض شانه به علت کوچک شدن توده عضلانی و چروکیدگی عضلات دلتوئید و آخرومی، کاهش مییابد. همچنین طول شکم هم کاهش یافته است. همه اینها سبب ایجاد ظاهری می شود که تصور میگردد فرد باید کمی از دو انتها به صورت طولی کشیده شود. باید در نظر داشت که این تغییرات به خاطر عوامل متعدد مثل عوامل اسکلتی، عضلانی، بافت زیر جلدی، تغییرات چربی زیر پوست است و فعالیت مداوم می تواند سبب ممانعت از پیشرفت این شرایط گردد.
مغز استخوان به طور متناوب دچار ساخت و ساز و برداشت است. عدم تعادل در این روند به صورتی که برداشت از آن بیشتر و رسوب کلسیم در آن کمتر باشد، مشخصه پیری استخوان است. تغییرات ساختمان و وضعیت بدن عمدتا به علت کاهش کلسیم در استخوانها در طی روند تحلیل غضروفها و عضلات اتفاق میافتد. این تغییرات می تواند سبب ایجاد خمیدگی در قسمت های تحتانی ستون فقرات، لوردوز(کاس پشتی)، کیفوز(گوژ پشتی)، قوز در پشت و نیز کوتاهی قد در افراد پیر گردد. خالی شدن بیش از حد استخوان از مواد معدنی تشکیل دهنده آن پوکی استخوان یا استئوپوروزیس را بوجود می آورد. این نوع تحلیل در خانمها ۴ برابر بیش از آقایان شایع است که در خانمهای پیر بدنبال کاهش سطح استروژن خون بوجود می آید. تداوم استفاده از عضلات و بکارگیری استخوانها (مثلا با بهره گرفتن از راه رفتن) می تواند این روند را آهستهتر نماید.
تحلیل استخوانی می تواند منجر به بد چفت شدن فکها و دندانها در هنگام جویدن و بدنبال آن احساس درد هنگام جویدن و گاز گرفتن گردد. کاهش غلظت مواد معدنی استخوانها بر روی استخوان فکها و خصوصا استخوان آلوئولار فک پایین (به خصوص در افراد فاقد دندان) نیز تاثیر می گذارد. از بین رفتن غضروف زمینهای سبب کاهش فضای بین مهرهای می شود. وضعیت بدن به صورت خمیده به جلو ناشی از کوچک و چروک شدن توده عضلانی است.
مشخص شده است که کم استفاده کردن که به عنوان آتروفی عدم استفاده شناخته میشود، علت اصلی کاهش توده عضلانی در سالهای آخر طول عمر است. یک کاهش پیشرونده بافت عضلانی هم در تعداد و هم در قطر تارهای عضلانی اتفاق میافتد. این مطلب با ظاهر شدن شیارهایی در استخوانهای بلند دست و پیدا شدن ظاهری شل در قسمتهای تحتانی ساق پا مشخص می شود. آتروفی در اندامهای تحتانی به خاطر محدودیتهایی که فرد خودش ایجاد می کند، بیشتر است.
کشش یا قوام عضلانی برخی از گروه های عضلات به طور ثابت بعد از ۳۰ سالگی کاهش مییابد. علل احتمالی شاید به خاطر از دست رفتن اعصاب منتهی به این عضلات و نیز کاهش اجزای عصبی نخاعی حسی و حرکتی به عضلات باشد. سلولهای عصبی در نخاع بعد از سن ۸۰ سالگی از دست میروند. ۶۵ تا ۸۵ درصد قدرت و بنیه افراد نسبت به حداکثر توان در ۲۵ سالگی از دست میرود.
رباطها، تاندونها و مفاصل، شواهد چسبندگی سلولی را در طی زمان نشان می دهند که منجر به سفتی و کاهش انعطاف پذیری آنها و افزایش خطر پارگی شان می شود. غضروفهای فرسوده در اطراف مفاصل که به خاطر خم کردنهای مداوم در طی سالها بوجود آمدهاند به همراه جدا شدن قطعاتی از آنها و سرگردان شدن شان در مفصل و نیز کاهش مایع نرم کننده در مفاصل میتوانند منجر به حرکات آهستهتر و دردناکتر مفاصل شوند. حدود عضلانی واضحتر میشوند و ضخامت چینهای پوستی که شاخصی برای اندازه گیری چربی زیر جلدی است، خصوصا در ناحیه جلوی بازو با افزایش سن کاهش مییابد. خانمهای بالای ۴۵ سال بتدریج متوجه میشوند که چینهای پوستی پشت دستشان از بین میرود حتی اگر مختصری افزایش وزن هم داشته باشند. نواحی مانند ناف، عانه و کمر چنین تغییراتی را نشان نمیدهند.
۳٫۱۴٫۲٫ از بین رفتن خاصیت ارتجاعی بافت
الیاف کلاژن و الاستین در عین حالی که با یکدیگر تداخل پیدا می کنند به طور فزایندهای نازک و غیر ارتجاعی میگردند. این کاهش انعطاف پذیری و ضخامت پوست سبب چروکیدگی میگردد. سایر عواملی که در چروکیدگی نقش دارند شامل کاهش رطوبت داخل سلولهای پوستی، کاهش توده عضلانی و اسکلتی و توزیع مجدد چربی زیر جلدی هستند. خاصیت ارتجاعی، ثبات عروق خونی خصوصا شریانها را متاثر میسازد. با افزایش سن الیاف ارتجاعی از هم جدا شده، کش آمده و قطعه قطعه میشوند. کلسیمی که از استخوان خارج شده است در عروق رسوب می کند. این تغییر شیمیایی و آناتومیکی قطر شریانهای اصلی را کاهش داده منجر به افزایش فشار سیستولی میگردد. جریان خون در اندامهای مختلف نامتعادل می شود. اگرچه در عروق کرونر قلب و مغز جریان خون تغییر اندکی مینماید ولی پرفوزیون کبد و کلیه کاهش شدیدی در خون رسانی به این دو عضو را نشان میدهد. کاهش جریان خون کبد تا % ۳۵ سبب کاهش %۵۰ اندازه کبد میگردد. جریان خون کلیهها به ازای هر دهه تا %۱۰ کاهش مییابد. با افزایش سن مقاومت محیطی به خاطر آترواسکلروز منجر به افزایش بیشتر فشار خون دیاستولی می شود. در بعضی از نقاط جهان مثل اتیوپی، دهلی و نواحی از کنیا ارتباطی بین سن و فشار خون سیستولی مشخص نشده است.
۴٫۱۴٫۲٫ ترکیب بدن
وزن بدن به علت کاهش توده بدن (شاخص توده عضلانی) و کاهش آب بدن (%۶۰-۵۴ در مردان و % ۵۲-۴۶ در زنان) تغییر می کند. در همین زمان متابولیسم پایه احتمالا به علت کاهش بافت عضلانی افت می کند. میزان کاهش در سالهای بعد سریعتر می شود و در مردان بیشتر از زنان است. بعد از میانسالی وزن خالص بدون چربی به طور مشخص با افزایش سن کاهش و چربی زیر جلدی در نواحی بالای رانها افزایش مییابد. اندازه دور شکم به علت بزرگی یا پایین افتادگی اعضای داخل شکم زیاد می شود. در یک مطالعه مقطعی نشان داده شد که وزن کلی چربی بدن نسبتا ثابت میماند. در اندامها قطر دور بازو و دور ساق پا به علت از دست رفتن بافت عضلانی و نه چربی کاهش مییابد. آب خارج سلولی نیز نسبتا ثابت میماند. از سن ۳۰ سالگی تا ۷۰ سالگی سدیم داخل سلولی حدود % ۲۰بیشتر می شود. ماتریس بین سلولی (کلاژن و الاستین) در هم تنیده شده، منجر به کاهش خاصیت ارتجاعی آن می شود. غلظتهای داخل سلولی پروتیینهای ساختمانی، آنزیمها و اجزای کروموزومی شامل دی ان آ[۴۶] و آر ان آ[۴۷] تغییر مییابند. لیپوفوشین یک رنگدانه آلی در سیستم عصبی و سایر بافتهایی که تجدید نمیشوند (مثل قلب) افزایش مییابد.
۵٫۱۴٫۲٫ تغییرات قلب
تغییرات زیادی در قلب سالمند اتفاق میافتد ولی مشخص کردن این نکته که آیا این تغییرات به علت تغییرات فیزیولوژیک طبیعی، تغییر در شیوه زندگی و یا پاتولوژیک میباشد مشکل است. اتفاق نظر وجود دارد که تغییرات زیر مشخصه تغییرات سالمندی طبیعی است.
فیبروز بینابینی و در هم تنیده شدن الیاف کلاژن منجر به کاهش خاصیت ارتجاعی عضله قلب می شود. با افزایش تجمع پروتیینهای تغییر یافته، لیپوفوشین و آمیلویید در سلولهای عضله قلب قابلیت حرکت عضله قلب بیشتر کاهش مییابد. علیرغم این تغییرات، یک مطالعه بر روی ۷۰۰۰ قلب اتوپسی شده انسان شواهدی دال بر تحلیل اندازه کلی قلب نشان نداد. در افراد ۹۰-۷۰ سال کلسیفیه و فیبروزه شدن لتهای دریچه میترال و آئورت مشاهده شده است. سفت شدن لتهای دریچهها می تواند منجر به ایجاد سوفلهای سیستولی شود. در داخل قلب اندازه دهلیزهای راست و چپ افزایش و اندازه بطن چپ کاهش مییابند. در بافت هدایتی قلب از دست رفتن سلولی سبب می شود که ضربان قلب در طی استراحت تغییر نکرده ولی پاسخ به فعالیت آن بیش از حد طبیعی باشد. به صورت متناقض اگر چه یک کاهش در حداکثر ضربان قلب با افزایش سن ایجاد می شود.
کاته کولامینها و سایر آنزیمها اثر نیرو و سرعت انقباضهای قلب را تحت تاثیر قرار میدهند. سطوح کاته کولامینها در سالمندان کاهش مییابد و فاصله بین انقباضها طولانی تر، نیروی قلب ضعیفتر و انرژی مورد نیاز قلب افزایش مییابد. حداکثر مصرف اکسیژن در مردان و زنان کاهش یافته و حتی بعد از فعالیت جنسی نیز ثابت میماند. کاهش برون ده قلب در حین استراحت در مردان سالم ۲۰-۹۰ ساله در حالت خوابیده به پشت اتفاق میافتد ولی وقتی که صاف مینشینند همان مقدار قبلی است. این تغییر ممکن است به خاطر عملکرد رفلکسهایی باشد که سبب افزایش برون ده قلب به هنگام پمپ کردن بر خلاف جاذبه میشوند. کاهش قدرت انقباضی، کم بودن برون ده قلب (گرچه این حالت هم اکنون مورد شک است) و کاهش تحریک آنزیمی همگی باعث میشوند که قلب با توان پایینتر عملکردی و مصرف بیشتر انرژی نسبت به نیاز زمان جوانی پاسخ دهد.
اگر چه تغییراتی که تا به حال توضیح داده شد یک اثر کاهشی روی عملکرد قلب دارد راههای جبرانی نیز وجود دارند. قلب سعی می کند کاهش قدرت انقباضی را با تاخیر در پر شدن زمان دیاستول و افزایش فاز استراحت جبران نماید. علاوه بر این اگرچه در افراد سالمند افزایش برون ده قلب با ورزش ممکن است زیاد نباشد، اما میتوان تا حدی به این مهم از طریق آموزش آنان دست یافت. در سالمندان کم تحرک با آموزش ورزش جذب اکسیژن افزایش پیدا می کند اما نه به اندازه افراد جوان. اگرچه این تغییرات به طور واضح قابل مشاهده نیستند، اما پرستار فرد سالمند باید از آنها و اهمیت نقششان در وضعیت سلامتی سالمندان به منظور تشویق آنان به یک روش زندگی سالم آگاه باشد (الکساندر، ۱۳۷۹و ۶۴ و ۶۶ ).
۱۵٫۲٫ سالمندی در زنان
دگرگونی روانی ناشی از سالمندی و یائسگی از احساس تغییر و فقدان سرچشمه میگیرد و حتی در یک زن طبیعی هم می تواند واکنش سوگ را پدید بیاورد که گاهی تمایز آن از افسردگی شدید دشوار است. در زنان که زمینه و سابقه اختلال روانی دارند، تغییر و فقدان به عنوان استرس آور شدید موجب تظاهر آسیب شناسی روانی نهفته آنان میگردد.
بحرانهای زیستی-روانی زندگی یک زن که با آغاز قاعدگی شروع می شود و با آبستنی و زایمان تداوم مییابد، با قطع قاعدگی در دوران یائسگی به اوج خود میرسد. اما یائسگی چیزی فراتر از فقدان توانایی باروری در اثر قطع قاعدگی و کاهش استروژن است. یائسگی متضمن دست کم سه نوع دگرگونی است: زیستی، روانی و اجتماعی. موهای خاکستری و پوست پرچین و چروک، تنها نماینده فیزیکی انتقال از مرحله ای به مرحله دیگر زندگی است که مستلزم سازگاری دوباره روانی و اجتماعی است. دگرگونی روانی ناشی از سالمندی و یائسگی از احساس تغییر و فقدان سرچشمه میگیرد و حتی در یک زن طبیعی هم می تواند واکنش سوگ را پدید بیاورد که گاهی تمایز آن از افسردگی شدید دشوار است. در زنان که زمینه و سابقه اختلال روانی دارند، تغییر و فقدان به عنوان استرس آور شدید موجب تظاهر آسیب شناسی روانی نهفته آنان میگردد. یائسگی در چهل درصد از زنان بدون هیچ عارضه چشمگیری پذیرفته می شود، اما ده تا پانزده درصد زنان به اندازهای در اثر یائسگی دچار مشکل میشوند که باید به پزشک مراجعه کنند. در حدود نیمی از زنان هم بین این دو گروه جای دارند و مشکلات خفیف تا متوسط پیدا می کنند. گذشته از برخی عوارض جسمی ناشی از کاهش استروژن، افسردگی، خود- بیمارانگاری (هیپوکوندری)، واکنشهای بدگمانی(پارانویید)، واکنشهای اضطرابی و خودکشی در زنان یائسهای که زمینه اختلال روانی را داشته اند، شایع است که هر یک نیاز به درمان ویژه روانپزشکی دارد (سایت اینترنتی سالمند، ۱۳۸۶ و ۶۷ و سایت اینترنتی تبیان).
۱۶٫۲٫ ورزش و سالمندان
از سن ۴۰ سالگی به بعد، انسان به علت تحلیل رفتن نیروهای عضلانی خود (%۴۰) بتدریج دچار عارضههای جسمانی میگردد و این مساله، کاهش جنبش پذیری مفاصل، انعطاف پذیری عضلات، دفرمیتی ستون فقرات، شل شدن عضلات، پوکی استخوان، عوارض مفصلی و کاهش شدید در میزان فاکتورهای آمادگی جسمانی(مانند قدرت، سرعت، استقامت عمومی، تعادل و. . . ) در پی دارد. تمامی این عوامل، سالمند را به یک فرد بی حوصله، بی تحرک و منزوی تبدیل می کند. موارد زیر از جمله تاثیرات مثبت فعالیتهای بدنی و ورزش بر افزایش میزان آمادگی جسمانی میباشند:
استقامت قلبی-ریوی را افزایش میدهد.
قابلیت ارتجاعی عضلات را افزایش میدهد.
دامنه حرکتی مفاصل و جنبش پذیری آن را توسعه میدهد.
باعث حفظ تونوس عضلانی در سنین بالا می شود.
تاثیر بسزایی در حفظ شکل استخوان بندی ستون مهرهها دارد.
ضعفهای جسمانی از قبیل کیفوز، لوردوز، اسکلیوز، دیسک و. . . را معالجه می کند.
امروزه همچنان که میدانید همه جا سخن از ورزش، تغذیه خوب و اثر آن در تندرستی و سلامتی و طول عمر است. این پرسش برای سالمندان اکثراً پیش می آید که آیا ورزش برای آنان هم ضروری است و به ویژه اینکه چگونه ورزشی را باید انجام دهند و پرسش دیگر این است که آیا به طور کلی ورزش برای سالمندان خطری در بر دارد یا نه؟ و گاهی هم درست بر عکس این اتفاق میافتد که سالمندان بیش از آنچه برایشان لازم است و در توان آن هاست میخواهند فعالیت بدنی داشته باشند و این خود برایشان چندان سودمند نخواهد بود.
همچنین طول عمر افرادی که تمرینات ورزشی مناسبی دارند، بیشتر از افراد غیر ورزشکار است. سن بیولوژیکی افراد ورزشکار (در ورزشهای سبک) کمتر از افراد غیر ورزشکار است. بنابراین اینگونه افراد از نظر ظاهری نیز افرادی شاداب و جوانند. یک علت طول عمر ورزشکاران، مقاومت بدنی آنان در مقابل بیماریهای عفونی است (نیمن، ۱۳۸۳و سایت اینترنتی سالمند ۱۳۸۶ و اسماعیلی، ۱۳۸۲).
۱٫۱۶٫۲٫ سازگاریهای فیزیولوژیکی ناشی از تمرین استقامتی
تمرین استقامتی موجب برخی سازگاریهای فیزیولوژیکی مانند افزایش آنزیم های اکسایشی، چگالی مویرگی، تعداد میتوکندری، توان هوازی بیشینه و کارایی دستگاه قلبی عروقی می شود که بهبود و حفظ فعالیتهای هوازی بلندمدت را در پی دارد. به نظر میرسد انجام تمرین استقامتی هیچ تاثیری بر افزایش حجم عضلانی نداشته باشد اما باعث کاهش اندازه تارهای عضلانی می شود. در اثر تمرین استقامتی همچنین، غدد چربی زیر پوست، نسبت دور کمر به باسن، شاخص توده بدنی، توده کل بدن، توده چربی و درصد چربی بدن کاهش مییابد (مک گلاین، ۱۳۸۲).
۲٫۱۶٫۲٫ تاثیر ورزش در وضعیت جسمی زنان
علاوه بر اثرات مفید ذکر شده که به طور مشترک در زنان و مردان ورزشکار وجود دارد، اثرات اختصاصی برای زنان ورزشکار به شرح ذیل است:
زنان ورزشکار در مقایسه با زنان غیر ورزشکار کمتر دچار دردهای دوره قاعدگی میشوند.
سرطان سینه در زنان فعال کمتر از زنان غیر فعال است.
زنان فعال (با ورزشهای مناسب) به دلیل فعالیت جسمانی و آمادگی اسکلتی عضلانی کمتر دچار کمردرد میشوند.
زنان ورزشکار دچار نرمی و پوکی استخوان نمیشوند (سایت اینترنتی تبیان).
۱۷٫۲٫ ورزش پیاده روی