فهرست جداول
عنوان شماره صفحه
جدول ۱-۴ میانگین و انحراف معیار نمره های نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق در دانش آموزان پسر و دختر ۸۹
جدول ۲-۴٫ نتایج تحلیل واریانس تک متغیری در متن مانوا روی نمره های نگرش به ازدواج و نگرش به طلاق در پسران و دختران ۹۰
ه
چکیده
هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرش به ازدواج و طلاق در دانش آموزان پسر و دختر مدارس متوسطه شهر پلدختر در سال تحصیلی ۹۴-۹۳ میباشد. جامعه آماری این کلیه دانش آموزان پسر و دختر مدارس متوسطه شهر پلدختر است. از این جامعه آماری، نمونه ای به تعداد ۱۶۷ نفر (۸۱ دانش آموز پسر و ۸۶ دانش آموز دختر) به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه نگرش به ازدواج براتن و روزن (MAS) و پرسشنامه نگرش به طلاق کینایرد و جرارد (ADS)، استفاده شد. نتایج پژوهش تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) نشان داد که پسران نگرش مثبت تری نسبت به طلاق و دختران نگرش مثبت تری نسبت به ازدواج دارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
واژه های کلیدی: نگرش نسبت به ازدواج، نگرش نسبت به طلاق
فصل یکم
مقدمه پژوهش
مقدمه
برای همه انسانها خانواده اولین تجربه زندگی اجتماعی را تشکیل میدهد و برای بسیاری بادوامترین و پایدارترین گروه اجتماعی است. امروزه با وجود تغییرات گسترده در جوامع و فرهنگهای مختلف در مورد نقش و کارکرد خانواده، هنوز خانواده و روابط درون آن به عنوان مهمترین جنبه زندگی افراد قلمداد می شود. خانواده از ارکان عمده و نهادهای اصلی هرجامعه و یکی از طبیعیترین گروههایی است که می تواند نیازهای مادی، عاطفی، تکاملی و همچنین نیازهای معنوی انسانها را برطرف نماید. این واحد اجتماعی مبدأ بروز عواطف انسانی و کانون صمیمانهترین روابط و تعاملات بین فردی است. اهمیت خانواده به اندازهای است که سلامت و بالندگی هر جامعهای وابسته به سلامت و رشد خانوادههای آن است و هیچ یک از آسیبهای اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نیامده است (ساروخانی، ۱۳۷۵).
طلاق به انحلال یک ازدواج رسمی در زمانی که طرفین آن هنوز در قید حیات می باشند و بعد از آن آزادند تا دوباره ازدواج کنند، دلالت می کند. به عبارت دیگر، طلاق شیوه ی نهادینه شده اختیاری پایان یک ازدواج است (ستوده،۱۳۸۳).
در عصر ما و بخصوص سالهای اخیر بیش از دوران دیگر آمار طلاق بالا رفته و به تبع آن آمار وارقام جرم وجنایتهای ناشی از آن نیز زیاد شده است (ویکس[۱]، ۱۹۹۲). امروزه در اروپا و امریکا نیمی از ازدواجها به طلاق می انجامد. همچنین در ایران طبق اطلاعات جدید آمار طلاق نسبت به سالهای قبلی رو به افزایش بوده است، به طوری که در سال ۱۳۸۸ نسبت به سال ۱۳۸۷ از رشدی معادل ۸/۱۳درصد برخوردار بوده است. هم اکنون ایران از نظر آمار طلاق در رتبه چهارم دنیا قرار دارد (مشکی و همکاران،۱۳۹۰).
به طور کلی رشد شخصیت فرد متأثر از والدین است و فقدان یکی یا هر دوی آنها می تواند آثار سوئی بر رشد شخصیت فرد داشته باشد و زمینه استعداد فردی را برای بیماریهای روانی یا مشکلات رفتاری بعدی فراهم آورد (استوارت و ساندین[۲]، ۱۹۸۷، به نقل از محمودی، ۱۳۸۳). در طول دوره کودکی تجارب خانوادگی نقش حیاتی در نگرش ها[۳]، اعتقادات[۴] و انتظارات[۵]بچهها ایفا می کند (گننگ، کولمن و برون[۶]، ۱۹۸۱).
تحقیقات نشان داده اند که ارزشها، رفتارها و نگرشهای والدین به طور معنیداری با اعتقادات و نگرشهای نوجوانان به ازدواج و طلاق رابطه دارد (هیتن[۷]،۲۰۰۲). راجرز و رز[۸](۲۰۰۲) گزارش می دهند که فرزندان از تجربه طلاق والدین تأثیرات زیانآوری مانند افسردگی[۹]، خشم[۱۰]، پرخاشگری[۱۱]و تعارض والد- فرزندی[۱۲]، مانند کاهش سطح تحصیلات آکادمیک و فقدان تعامل مثبت با والدین، میبینند.
گننگ و همکارانش(۱۹۸۱) دریافتند که نگرش نسبت به طلاق[۱۳] در انواع خانوادهها متفاوت است. بر اساس نوع خانواده، دانش آموزان خانوادههای طلاق نسبت به دانش آموزان خانوادههای سالمنگرش مثبتتری نسبت به طلاق داشتند.
نگرشها و آمادگی برای ازدواج دو مفهوم مجزایی هستند که به هم مربوط میباشند. نگرشهای زناشویی به دیدگاه فرد در مورد ازدواج به عنوان یک رسم اشاره می کند. نگرش مثبت این باور را نشان میدهد که ازدواج می تواند موفق و سرشار از شادی باشد، در حالی که نگرش منفی این باور را منعکس می کند که ازدواج تنها یک توافق قانونی (حقوقی) مثل دیگر قراردادها است (براتون و روزن[۱۴]، ۱۹۹۸). در عوض آمادگی برای ازدواج مربوط است به اینکه آیا شخص خودش را برای ازدواج آماده می بیند تا شریکی برای خودش انتخاب کند یا نه. هر دو مفهوم اثرات مهمی بر شخصی که انتخاب می شود، زمان ازدواج و توقعات زناشویی آینده دارند (لارسون وتاینی[۱۵]، ۱۹۹۸).
بیان مسأله
پدیده ازدواج قادر است بسیاری از نیازهای فردی و اجتماعی زن و مرد را در قالب ارتباطات جسمانی و جنسی، روانی- اجتماعی و دیگر قراردادهای عرفی و اجتماعی برآورده سازد. ازدواج در مقایسه با دیگر ارتباطات انسانی دامنهای وسیع گسترده دارد و دارای ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی و نیز روانی- اجتماعی است (نوابی نژاد، ۱۳۸۰). خانواده از ارکان اصلی هر جامعهای به شمار میرود و کانون اصلی ظهور عواطف انسانی و روابط صمیمانه میان افراد است. میتوان گفت عملکرد خانواده تأثیر مستقیم و به سزایی بر عملکرد جامعه دارد. به عبارت دیگر جامعه سالم جامعهای است که از خانوادههای سالم تشکیل شده باشد (عامری، ۱۳۸۱).
همواره در میان دانشمندان علوم اجتماعی و عموم مردم کشش ویژه ای نسبت به ازدواج وجود داشته است با این وجود به دنبال هر ازدواجی احتمال طلاق وجود دارد (پری[۱۶]،۲۰۰۴). آمار طلاق در کشورهای غربی به شیوع بیش از ۵۰ درصد میرسد (دی[۱۷]، ۲۰۰۳؛ به نقل از ممبینی، ۱۳۹۱؛ کرایچلر[۱۸]، ۲۰۰۱). یعنی از هر دو زوجی که برای اولین بار ازدواج می کنند یکی از آنها طلاق میگیرد.
بیش از ۶۰% والدینی که تصمیم به طلاق میگیرند، فرزندانی دارند که هنوز با آنها زندگی می کنند. شکست خانواده سبب آسیبروانی کودکان می شود. بعد از طلاق والدین، آنها بهت زده، خشمگین و غمگین میشوند. نیمی از فرزندان دچار پریشانی و اضطراب شدید میشوند و احساس می کنند زندگیشان در شرف نابودی است. تعداد کمی از فرزندان از تصمیم به طلاق والدینشان احساس آسودگی می کنند. بعد از طلاق، ۴۰% از بچهها روابط با پدرشان و ۲۵% از روابط با مادرشان آسیب میبیند (مککی، راجرز، بلیدزو گوس[۱۹]، ترجمه شادنظر، ۱۳۸۸).
شواهد نشان میدهد که بزرگسالانی که در کودکی خود یک طلاق را تجربه کردهاند بیش از کسانی که چنین تجربهای نداشتهاند تحت استرس و فشار زیاد میباشند (گلن و کرامر[۲۰]، ۱۹۸۵؛ کولکا و وینگارتن[۲۱]، ۱۹۷۹؛ به نقل از گاتمن، ۱۹۹۸). این بزرگسالان رضایت کمتری از خانواده و دوستان داشته و اضطراب بیشتری را گزارش میکنند و ابراز میدارند که چیزهای بد بیشتری برای آنها اتفاق میافتد و اینکه به طور کلی برایشان مشکلتر است که با فشارهای زندگی کنار بیایند. (فریدمن[۲۲] ، ۱۹۹۵؛ به نقل از گاتمن، ۱۹۹۸). به طور کلی شواهد پژوهشی نشان میدهند که طلاق اثر زیانبار فراوانی از جمله افسردگی، انزوا، شایستگی اجتماعی پایین، مشکلات تندرستی، عملکرد تحصیلی پایین بر کودکان دارد (کومینگز و دیویس[۲۳]، ۱۹۹۴؛ هترینگتن و کلینگپیل[۲۴]، ۱۹۹۲؛ کاتز و گاتمن، ۱۹۹۱؛ به نقل از گاتمن، ۱۹۹۸).
آماتو[۲۵](۱۹۹۵) دریافت که تجربه طلاق والدین شاخص قوی از دارا بودن نگرش منفی نسبت به ازدواج و نگرش مثبت به طلاق می باشد. خواه یا ناخواه جوانانی که تجربه طلاق والدین، عداوت و تعارض بین آنها را داشته باشند، نگرش نسبت به ازدواج آنها تحت تأثیر قرار می گیرد (جونز و نلسون[۲۶]، ۱۹۹۶؛ به نقل از ممبینی، ۱۳۹۱).
آمار رو به رشد طلاق و تعداد روزافزون فرزندان طلاق از سال ۱۹۷۰ تغییرات اجتماعی وسیعی در زمینه فهم و پذیرش طلاق منعکس می کند. نقش ازدواج در هماهنگ کردن زندگی اجتماعی کمرنگ شده و تعداد زیادی از بچهها در چنین موقعیتهایی پرورش پیدا می کنند. طلاق یک رویداد پیچیده است و از هم پاشیدگی بنیان خانواده با تأثیرات کوتاه مدت و بلندمدت مالی، قانونی، فردی و اجتماعی برای بچه ها و بزرگسالان همراه است. این از هم پاشیدگی بر نوع ارتباطات و پذیرش نقش های جدید تأثیرگذار میباشد (الدار- اویدان، حاج- یحییو گرینبام[۲۷]، ۲۰۰۹).
در کشور ما براساس آمارهای موجود میزان طلاق در سال های مختلف بین ۱۱ تا ۱۶ درصد در حال نوسان است که حاکی از افزایش آن میباشد (مرکز آمار ایران، ۱۳۸۰). با توجه به افزایش روبهرشد طلاق در کشور ما و همچنین تأثیری که این پدیده مخرب بر فرزندان طلاق می گذارد در این پژوهش، سعی شده که نگرش نسبت به ازدواج و طلاق دانش آموزان دختر و پسر مدارس متوسطه شهرستان پلدختر مقایسه شود.
اهمیت و ضرورت پژوهش
طلاق یکی از آسیبهای اجتماعی است که در چند دهه اخیر در اکثر کشورهای جهان رشد روزافزونی داشته است. در ایران نیز طبق آخرین آمار مربوط به سازمان ثبت احوال کشور، کل موارد ثبت شده طلاق در مناطق شهری و روستایی ایران در سال ۱۳۷۱ معادل ۳۳۹۸۳ مورد بود است که این شاخص در سال ۱۳۸۰ به ۶۱۰۱۳ مورد رسیده است (ژوبرتو گای[۲۸]، بدون تاریخ، ترجمه، قدیری، ۱۳۸۳).
عمق مسئله زمانی آشکار می شود که نتایج پژوهشهای متعدد داخلی و خارجی در زمینه تأثیرات عمیق روان شناختی، اجتماعی، اقتصادی و حتی قانونی طلاق بر همه کسانی که به نحوی با آن درگیر هستند در نظر گرفته شود (ژوبرت و گای، بدون تاریخ، ترجمه قدیری، ۱۳۸۳). داشتن نگرشهای غیر واقع بینانه در مورد ازدواج و طلاق می تواند به احساسات قوی نارضایتی زناشویی منجر شود که نتیجه آن نرخ بالای طلاق در جامعه می باشد(لارسن[۲۹]،۱۹۹۸). والرستین و کیلی[۳۰] (۱۹۸۰؛ به نقل از ممبینی، ۱۳۹۱) اظهار داشته اند که تجربه جدایی والدین می تواند بر نگرش جوانان نسبت به ازدواج اثر داشته باشد.
تحقیقات دامنهداری در مورد تأثیر خانواده گسسته روی کودکان انجام شده است و گزارشها نشان می دهد که زندگی اجتماعی، عاطفی و حتی فکری این کودکان تحت تأثیر بد این نوع خانواده ها قرار میگیرد و نتایج، بیانگر این واقعیت میباشد که فرزندان متعلق به محیطهای گرم و صمیمی در مقایسه به فرزندان متعلق به خانوادههای از هم گسیخته دارای اشکالهای جسمی، عاطفی، اجتماعی و رفتاری کمتری میباشند و به طور کلی سازگارترند (استوارت و ساندین، ۱۹۸۷به نقل از محمودی، ۱۳۸۳).
ما در جوامع مختلف و نیز در جامعه خود، شاهد بسیاری از ناسازگاریها، عدم شناخت و درک صحیح زن و مرد از یکدیگر و در نتیجه داشتن انتظارات و توقعات مبهم و غیر واقعبینانه از یکدیگر هستیم (احمدی، ۱۳۷۴). بسیاری از طلاقها مربوط به جوانانی است که برحسب احساسات و بدون آمادگی لازم برای پذیرش مسئولیت زندگی مبادرت به ازدواج کرده اند (ایران محبوب و مختاری، ۱۳۸۵). بنابراین ازدواج در صورتی می تواند درست و رضایت بخش باشد، که بر پایه آمادگی کامل، شناخت صحیح و در نظر گرفتن معیارها و ملاکهای منطقی و معقول صورت گرفته باشد.
نکتههای بالا لزوم و اهمیت بررسیهای بیشتر طلاق در جامعه ما را آشکار میسازد، بنابراین پژوهشگر تلاش می کند نگرش نوجوانان را با هم مقایسه کند. طلاق والدین اثرات منفی روی فرزندان می گذارد. لازم و ضروری به نظر میرسد که پژوهشهای اصولی و کاربردی در رابطه با بچههای طلاق صورت گیرد و راهکارهای عملی و مهارت های لازم به این کودکان آموزش داده شود تا بهتر بتوانند با محیط پیرامون خود سازگار شوند. به علاوه شناخت ویژگیهای فرزندان طلاق به والدین، معلمان، وابستگان نزدیک و همسالان کمک می کند تا با آگاهی بیشتری با این افراد برخورد کنند همچنین سازمانهای مختلف از جمله بهزیستی، آموزش و پرورش و سازمان ملی جوانان و غیره می توانند با شناخت بیشتر خصوصیات و نگرشهای این افراد کلاسهای آموزشی مهارت های زندگی، مدیریت خشم، مهارت های ارتباطی و آموزش پیش از ازدواج را برگزار کنند تا این افراد در مواجه با مشکلات زندگی از شیوه های کارآمدتری استفاده کنند.
هدف کلی پژوهش:
هدف کلی این پژوهش، مقایسه نگرش نسبت به ازدواج و نگرش نسبت به طلاق در دانش آموزان پسر و دختر مدارس متوسطه شهرستان پلدختر است.
اهداف جزئی
۱- تعیین تفاوت نگرش به ازدواج دانش آموزان پسر و دختر.
۲- تعیین تفاوت نگرش به طلاق دانش آموزان پسر و دختر.
فرضیه های پژوهش
۱- پسران و دختران دانش آموز مدارس متوسطه از نظر نگرش نسبت به ازدواج با هم تفاوت دارند.
۲- پسران و دختران دانش آموز مدارس متوسطه از نظر نگرش نسبت به طلاق با هم تفاوت دارند.
تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها
تعریف مفهومی طلاق: طلاق در لغت به معنی رها شدن از عقد نکاح و فسخ آن است. طلاق پدیده ای قراردادی است که به مرد و زن امکان می دهد تحت شرایطی پیوند زناشویی خود را گسیخته و از یکدیگر جدا شوند (ستوده، ۱۳۸۳).
تعریف عملیاتی طلاق: در این پژوهش منظور از طلاق، جداشدن زن از مرد براساس مقررات و ضوابط قانونی است که بر این اساس هر کدام از زوجین زندگی مجزایی از هم دارند.
تعریف مفهومی نگرش به ازدواج: سازه نگرش به ازدواج نشان دهنده احساسات و تمایلات افراد، پیش داوریها یا سوگیریها، تصورات از پیش فرض شده، ترسها و عقاید راسخ آنها در مورد ازدواج است. بنابراین نگرش یک فرد در مورد ازدواج آن چیزی است که او در مورد ازدواج فکر و احساس می کند (ممانی[۳۱]، ۲۰۰۳).
تعریف عملیاتی نگرش به ازدواج: منظور از نگرش به ازدواج در این پژوهش نمرهای است که آزمودنی از پاسخ به مقیاس نگرش به ازدواج (MAS)، براتن و روزن[۳۲] (۱۹۹۸) کسب نمود.
تعریف مفهومی نگرش به طلاق: به اعتقاد توماس[۳۳] (۱۹۷۱) نگرش به طلاق نشان دهنده اثر شناختی و عاطفی به جای گذاشته شده تجربه شخص از طلاق والدین و یک پاسخ در برابر آن است. نگرش در این معنی یک مکانیسم پنهانی است که رفتار را هدایت می کند.
تعریف عملیاتی نگرش به طلاق: نمرهای است که آزمودنی از پاسخ به مقیاس نگرش به طلاق کینایرد و جرارد[۳۴] (۱۹۸۶) کسب نمود.