نقش توصیفی[۸۸]: در کتابهای درسی نقش توصیفی تصویرها از اهمیت زیادی برخوردار است. آنها به سادگی میتوانند ساختار اشیا و موجودها را نشان دهند، مسایل مختلف را توصیف کند و آنچه را که دانش آموزان نمی توانند در ذهنشان تصور کنند به ایشان نشان دهند.
نقش اشارهگر[۸۹]: تصویرها در کتاب درسی گاه نقش اشارهگر را بازی می کنند. در این نوع از تصویرها، دانش آموزان میتوانند به آسانی نتیجه یک حادثه، فرایند و یا آزمایش را ببینند. تصویر می تواند فرایندها و روابط بین اجزای یک سیستم را به خوبی نشان دهد و دانش آموز را در درک مسائل مختلف یاری کند.
نقش ریاضی ـ منطقی[۹۰]: تصویرها میتوانند برای نمایش روابط عددی در کتابهای درسی مورد استفاده قرار گیرند. نمودارهای خطی به راحتی میتوانند ارتباط متغیرهای عددی را نشان
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
دهند.همچنین ماتریسها به آسانی الگوهای اعداد را روشن میسازند.
نقش دادهنمایی[۹۱]: جدولها و نمودارها برای نمایش داده ها در کتابهای درسی مورد استفاده قرارمیگیرند. تصویرها با اجرای نقش دادهنمایی، امکان دسترسی آسان به داده ها را فراهم می کنند. همچنین در قالب جدولها و نمودارها، مخاطب قادر است به مقایسه بین داده ها بپردازد.
نقش الگوریتمی[۹۲]: اگر، وقتی، مگر و پس[۹۳]، شرطهای پیچیدهای هستند که میتوانند از طریق طراحی تصویرها ساده شوند. تصویر وقتی نقش الگوریتمی دارد که کل سیر و فرایند عمل را با در نظر گرفتن احتمالات نشان دهد.برای نشان دادن مراحل تکثیر سلولی میتوان از یک فلوچارت استفاده نمود. در فلوچارت تمامی مراحل و احتمالهای ممکن نشان داده می شود. همچنین الگوهای مفهومی یا روندنما نیز میتوانند مراحل را در قالب شکلهای هندسی و پیکانها نشان دهند.
نقش کارکردی[۹۴]: بخش وسیعی از کتابهای درسی مربوط به آموزش سازمان سیستمها و فرایندها میباشد. اغلب این سیستمها و فرایندها ناملموس هستند و توضیح آنها از طریق واژه ها بسیار دشوار میباشد. برای مثال، میتوز به عنوان یک تقسیم سلولی به راحتی از طریق تصویر قابل نمایش است، در حالی که یادگیرندگان حتی قادر بهتصور آن از طریق واژها در ذهنشان نیستند.
نقش ساختارنما: تصویرها میتوانند آناتومی (کالبدشکافی) یک مفهوم را از طریق به نمایش درآوردن اینکه چگونه هر یک از عناصر به هم متصل شده اند و یک کل را تشکیل دادهاند آشکار سازند. همچنین با تصویر از جمله نقشهها به آسانی میتوان ساختار اشیا را به نمایش درآورد.
هارتلی (۲۰۰۵) نیز پنج نقش را برای تصویر در کتابهای درسی در نظر میگیرد:
-
- نقش عاطفی[۹۵]: تصویرها باعث ارتقا علاقه و انگیزه د فراگیر میشوند
-
- نقش جلب توجه[۹۶]: تصویرها باعث جلب توجه فراگیر شده و یادگیری را تسهیل می کنند.
-
- نقش حمایتی[۹۷]: تصویرها حس دیداری فراگیر را فعال می کنند و باعث افزایش یادگیری در فراگیران کم توان میشوند.
-
- نقش آموزشی[۹۸]: تصویرها انتقال بعضی مفاهیم را که از طریق کلمهها دشوار است تسهیل می کنند.
-
- نقش یادسپاری[۹۹]: استفاده از تصویر در کتابهای درسی، یادسپاری و بازیابی مطالب حافظه بلندمدت را تسهیل می کند(ص۳۴۴).
طراحی تصویرهای آموزشی مؤثر
هافمن و رابرت[۱۰۰] (۲۰۰۱) اصولی را برای طراحی مؤثر تصویرها در کتاب درسی پیشنهاد کرده اند. براین مبنا، طراحان باید به ترکیب تصویرها اهمیت دهند. ترکیب تصویر، یک نمود مثبت یا منفی از آن ارائه می کند. استفاده از قوانین و اصول زیر می تواند به ترسیم تصویرهای درخشان در کتاب درسی منجر شود :
-
- بلندی بالای تصویر: اگر بلندی بالای تصویرزیاد باشد فرد یا شی در آن به صورت ضعیف دیده می شود.
-
- مرکز تصویر: سوژه[۱۰۱] مورد نظر بهتر است در مرکز تصویر قرار داده شود. اگر در تصویر چند سوژه وجود دارد نقطه میان آنها را باید به عنوان مرکز تصویر در نظر گرفت.
-
- برش تصویر: در برش، توجه به مفصلبندی افرادضروری میباشد. هرگز نباید برش تصویر را از گردن، آرنج، کمر یا زانو صورت گیرد. همیشه باید محل برش بالاتر یا پایینتر از این مفصلها باشد.
-
- توجه به سوژه اصلی: در تصویر آموزشی باید تأکید بر روی سوژه اصلی باشد و از بزرگ کردن دیگر عناصر خودداری شود.
-
- پسزمینه خلوت: هدف تصویر درون کتابهای درسی، آموزش است. بنابراین، برخلاف تصویرهای هنری، زیبایی در مرحله دوم مورد توجه است. پس زمینه تصویرهای آموزسی باید تا حد امکان ساده و به دور از عناصر اضافی باشد.
تانوم (۲۰۰۵) در زمینه طراحی تصویرهای آموزشی مؤثر در کتابهای درسی، اصول زیر را توصیه می کند:
-
- اندازه: تصویرهای بزرگ توجه خواننده را به طور مؤثرتری نسبت به تصاویر کوچک، جلب می کند و فراخوانی حقایق افزایش میدهد. یک تصویر بزرگ ۱۸ تا ۲۶ فضای صفحه را در برمیگیرد. عکسهای بزرگ میتوانند جزئیات بیشتری را نسبت به عکسهای کوچک به نمایش درآورند.
-
- رنگ: تصویرهای رنگی نسبت به تصویرهای سیاه و سفید مفیدتر هستند. تصویرهای سیاه و سفید، قادر به نشان دادن بخش از جنبه های اطلاعات نیستند. به علاوه، رنگ توجه یادگیرندگان را جلب می کند و انگیزه آنها را برای مطالعه کتاب افزایش میدهد.
-
محتوای تصویر: محتوای تصویر می تواند به ادراک محتوای درس کمک زیادی بکند. برای نمونه تصویر ادراک را افزایش میدهد زمانی که:
-
- اطلاعات اصلی متن را نشان دهد؛
-
- اهمیت اطلاعات جدید را در سراسر پیامهای آموزشی که ارائه میشوند ترسیم کنند؛
-
- به شرح روابط ساختاری ارائه شده توسط متن کمک کنند؛
-
- معانی بیشتری را به متن اضافه نمایند.
-
-
- عنوانها: تصویرها میتوانند به گونه های مختلفی توسط مخاطبان تفسیر شوند. بدون وجود عنوان یا متن توصیف، خواننده ممکن است اطلاعاتی را که تصویر تلاش دارد ارائه کند به دشواری درک نماید.
مبانی نظری
رمزگردانی دوگانه
واضع این نظریه پایویو بیان می دارد که حافظه دراز مدت انسان از دو حافظه متمایز تشکیل می شود که یکی از آن دو اطلاعات کلامی و دیگری تصاویر ذهنی را در خود ذخیره می کنند. به عنوان مثال , اشیا یا رویدادهای عینی مانند گربه، گوسفند، تجارب تعطیلات نوروزی، دیدار از یک موزه به صورت تصاویر ذهنی ذخیره میشوند. امور انتزاعی مانند حقیقت، عدالت و از این قبیل به صورت کلامی ذخیره می شوند. همچنین بعضی امور که دارای هر دو ویژگی عینی و انتزاعی هستند, مانند خانه , احتمالا به هر دو صورت تصویری و کلامی در حافظه ذخیره می شوند، اما در این صورت یکی از دو رمز ممکن است بر دیگری غالب باشد. بنا به نظریه رمز دوگانه، اطلاعاتی که قابل رمز گردانی به هردو صورت تصویری و کلامی در حافظه ذخیره میشوند، اما در این صورت یکی از دو رمز ممکن است بر دیگری غالب باشد. بنابه نظریه رمز دوگانه, اطلاعاتی که قابل رمز گردانی به هر دو صورت تصویری و کلامی هستند آسان تر آموخته می شوند. نظریه رمز گردانی دوگانه بیان می کند که دو سیستم شناختی متمایز ولی مرتبط در زمینه پردازش و ذخیرهسازی اطلاعات تصویری و کلامی وجود دارد. این دو سیستم از نظر وظیفه و ساختار متمایز هستند. آنها از لحاظ وظیفه متمایزند زیرا یکی مخصوص اطلاعات کلامی و دیگری مربوط به اطلاعات تصویری می باشد. از نظر ساختار هر کدام از آنها اطلاعات را در واحدهای بازنمایی ویژهای ذخیره می کنند.
اختلاف ساختاری دیگر بین دو سیستم به نوع سازماندهی اطلاعات برمیگردد. اطلاعات تصویری به طور همزمان سازماندهی و پردازش می شوند؛ این در حالی است که اطلاعات کلامی در واحدهای بزرگتر و به صورت ترتیبی و پیدرپی سازماندهی می شوند و در پردازش آنها نیز به صورت ترتیبی و محدود می باشد(پایویو، ۱۹۷۱).
با وجود اینکه دو سیستم شناختی تصویری و کلامی از نظر وظیفه و ساختار متمایزند، آنها به یکدیگر متصل هستند و این امر انتقال اطلاعات از یک نوع (تصویری یا کلامی) به نوع دیگر (تصویری یا کلامی) را امکان پذیر می سازد. برای مثال دانش آموزان می توانند بین واژه های کتاب و تصویرهای آن ارتباط برقرار کنند و هم چنین از طریق خواندن متن کتاب یک تصویر ذهنی را از آنچه استنباط می کنند بسازند.
طراحی کتاب های درسی و نظریه رمزگردانی دوگانه
تاکنون بررسی های اندکی در زمینه کاربرد نظریه رمزگردانی دوگانه درطراحی کتاب های درسی صورت گرفته است. مایر و همکاران(۱۹۹۵) به مظور بررسی کاربرد این نظریه و تاثیرات آن بر یادگیری، به مطالعه بهره گیری از دیاگرامها در متن کتاب های درسی پرداختند. آنها از دیاگرام برای نشان دادن فرایندها وهم چنین عملکرد دستگاههای مکانیکی استفاده کردند.جامعه آماری این پژوهش دانشجویان با دانش موضوعی اندک بودند آن ها عملکرد دانشجویان را بر حسب اطلاعاتی که به یاد می آوردند و تواناییشان در بهره گیری از اطلاعات جدید به منظور حل مساله بررسی نمودند.
در این زمینه پژوهشهای دیگری توسط اسویلر[۱۰۲](۱۹۸۸)و هیگارتی و همکاران (۱۹۹۱) صورت گرفت. اویلر پژوهشهایی را در زمینه بارشناختی[۱۰۳] و نقش تصویرها در کاهش آن برنامه ریزی و اجرانمودند. هیگارتی و همکاران نیز به مطالعه بر روی این که چگونه خوانندگان اطلاعات زبانی و دیداری را ترکیب می کنند پرداختند.
نظریه ادراک دیداری