اگر کسی عارف و سالک حقیقی باشد، انجام تکالیف و مراقبت از هوای نفس در عین حضور مؤثر در جامعه، بر او لازم است، که این کاری دشوار محسوب میشود، ولی مدعیان معمولاً نوعی از عرفان و معنویت را معرفی میکنند که تکالیف کمتر یا راحتتر را به دنبال دارد، در مدعیان جدید نوعی سهلانگاری در احکام شرعی و عبادات و تکالیف از جمله روابط محرم و نامحرم و حلال و حرام و… دیده میشود، همچنین یاران علی محمد باب با ندای زمینه سازی برای ظهور قائم خود به آلودگیهای اخلاقی گرفتار شدند و راحت کشتار میکردند و همه کارهای خود را نشانه شیفتگی به موعود و رهبرشان میدانستند.[۱۹۶]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
۱۱-نو بودن عرفانهای مدعیان
گرایش به شیوههای نو، خصوصاً برای جوانان جالب است؛ مثلاً در جریان کاظمینی، ع. ی و سید حسن مشاهده میشود تعداد قابل توجهی از جوانان که احساس میکنند در قالب جلسات خاص یا برنامههای منظم سیر و سلوک و القاب و عناوین جدید، رشد میکنند، این احساس کاذب نو را به فال نیک میگیرند؛ اما پس از این که روشن میشد نتیجهای به دست نیاوردهاند، گروهی از آن سرخورده شده و آن را مانند روش های قبلی کنار گذاشتهاند.[۱۹۷]
۱۲-غرب زدگی و تهاجم فرهنگی
نفوذ فرهنگ التقاطی و ضد توحیدی و شیطان زده غربی یا شرقی در جوامع اسلامی مانند ایران باعث میشود که مردم عقاید سنتی خود را با روشهای غربی گره بزنند و به زعم خود نوعی جدیدی از رابطه با غیبت و معنویت را دنبال کنند، مدعیان نیز به آن دامن میزنند، لذا جریان بابیت و بهاییت که با سرمایه اعتقاد مردم به موعود و قائم کار خود را شروع کرد، با این ادعا که دین جدید و متناسب با زمان آوردهایم و محدودیت و تنگ نظریها و تعصبات قبلی را کنار گذاشتهایم، در واقع ولنگاریها و انحرافهای غرب را وارد جامعه اسلامی کردند.[۱۹۸]
۱۳-اجتماع ظاهری بین عشق حقیقی و مجازی
بسیاری از طرفداران و پیروان مدعیان در آغاز سنین جوانی به سر میبردهاند و بر اساس نیاز طبیعی و غریزی به زمان اوج عشق مجازی نزدیک بودهاند، مدعیان نیز نوعاً با القای روابط برادری و خواهری [به اصطلاح معنوی] بین پیروان مرد و زن خود و رفع حرمتها و حساسیتها و غیرتهای دینی، توانستهاند افراد را در واقع جذب شهوات و عشقهای کاذب کنند، در حالی که خود پیروان گمان میکردهاند عشق معنوی دارند، لذا در برخی از مدعیان اخیر مشاهده میشود که پیروان غیر همجنس را به خود نزدیک کرده به عنوان این که باید محو ولایت امام زمان شوید. به سوء استفاده از آنها پرداخته و این رویّه را بین پیروان نیز ترویج کردهاند در این حالت به شکل پنهان یا آشکار هم به شهوات خود میپرداختند و هم خلأ معنوی خود را پر میکردند.[۱۹۹]
۱۴-بن بستها و شکستهای زندگی
بر اساس نظر برخی از محققان، افراد عادی جامعه تصور میکنند که حالت گرایش به فرقهها فقط برای افراد ضعیف و ساده اندیش پدیده میآید و خود را قربانیان فرقهها و کلاهبرداری شدن توسط آنها مبرّا میدانند، اما طی سالیان روشن شده است که اکثر نوجوانان و بزرگسالانی که در دام این افراد افتادهاند از طبقه متوسط، نسبتاً تحصیل کرده و بدون مشکل جدی تا قبل از آن بودهاند، دو سوم کسانی که به این گروهها میپیوندند؛ از خانوادههایی با روابط معمولی بودهاند و خود نیز رفتار متناسب داشتهاند و تنها ۵ تا۶ درصد از فریب خوردگان قبل از گرایش، مشکلات روحی داشتهاند.
گروهی نیز افسردگی خفیف داشتهاند که مربوط به فقدان هویت، مرگ ناگهانی در فامیل، بازماندگی از تحصیل، و شکست در عشق، بحرانهای جنسی و… بودهاند. از طرفی مدعیان و فرقهها راه حل هایی آسان و فوری برای مشکلات زندگی و جامعه ارائه میکنند لذا آنها به سادگی به مدعیان میگردانند. در مواردی که فرد- خصوصاً جوان یا نوجوان- احساس میکند به بن بست رسیده چون در برابر فشار زیادی قرار گرفته است و اقدام به پذیرفتن هر ارزش اعتقادی و هدف خاص کرده، به اصطلاح خود را آسوده میکند.[۲۰۰]
۱۵-انحراف پیروان از کودکی و نوجوانی
یکی از زمینههای گرایش برخی مردم به گروههای انحرافی آن است که به یکی از صورت پنهان یا آشکار در دوران خردسالی و کودکی خود تحت تعلیم و تلقین آموزههای انحرافی قرار میگیرند و چون در آن دوران قدرت تشخیص و تمیز چندانی ندارند و از طرفی با شیوههای جذاب، محبتآمیز و عاطفههای دروغین مواجه میشدهاند آموزههای مربوط به دوران کودکی و آنان باقی میماند و در بزرگسالی نیز تبعیت میشود.[۲۰۱]
انواع شگردهای مدعیان برای جذب مخاطب
۱-کتابها ۲- سایتهای مجازی به نام امام زمان نزدیک به ۱۰۰۰ رسیده که تعداد بسیاری از اینها فارسی زبان هستند
۳-طرح مسائل خرافی ۴-اقامه نماز بدون حضور امام جماعت: این که شما توفیق پیدا کنید به امامت امام زمان نماز بخوانید منتهی شما ایشان را نمیبینید. ۵-مبهم گویی و نداشتن صراحت لهجه: کلماتی به کار میبرند که قابل فهم نیست مثل تابوت صغری، تابوت کبری در حالی که از مسائل اولیه شرعی عاجزند و حتی حمد و سوره آنها مشکل دارد. کتابها و شخصیتهایی را نام میبرند که قابل شناسایی نیستند مثل ملا آقاجان (حال ایشان کیست خدا میداند) ۶-ارائه برخی از اشیاء مختلف و انتساب آن به حضرت مهدی (عج) مثلاً اینقدر با امام زمان حشر و نشر داشتم که امام زمان u در موسم حج در مسجد الحرام این قرآن را به من هدیه داد. وقتی نگاه میکنیم میبینیم مهر وقف مسجد الحرام را دارد. بدون هیچ مدرکی این ادعا را انجام میدهد. و مثلاً دادن لقمه غذا به شخصی به دستور امام زمان ۷-استفاده از عطر ۸-ذکر زیر لب ۹-استخاره
۱۰-تعبیر خواب ۱۱-دیدن کشف و شهود.[۲۰۲]
انواع مخاطبان مدعیان دروغین
افراد در هر قشری و هر طرز تفکر و هر سطح تحصیلاتی تشنه معنویت، مسائل عرفانی و اخلاقی و… هستند و باید خوراک روحی اینها تأمین شود آیه الله جوادی آملی میفرماید: «قرآن را برای جوانان باید نو فهمی کنید زیرا سطحشان بالاتر آمده و اگر درست برای آنها تفهیم نشود دنبال اکاذیب و مجعولات میروند.»
مدعیان دروغین در جهت مخاطب سازی برای خود هستند حال در هر قشری که باشد و برای هر شخص با هر روحیهای و جایگاههای اجتماعی متفاوت روشهای متفاوتی به کار میبرد کسانی که در جلسات سیر و سلوک شرکت میکنند دارای مدارک دکترای دامپزشکی، لیسانس ادبیات فارسی، خارج حوزه، لیسانس ریاضی و… میباشند این افراد چون این جریانات دروغین را نشناختند در این راه قرار گرفتهاند و به انحراف کشیده شدهاند. زیرا اعتماد سازی و فضا سازی آن به حدی قوی است که این افراد را نیز به دام میاندازد این افراد به جای این که خدامحور شوند شخص محور شدهاند و این جریانات دروغین تمامی اقشار جامعه را دربر میگیرد و آلوده میسازد.[۲۰۳]
خصوصیات مشترک مدعیان دروغین
۱-افرادی مکار و حیله گرند و بسیار خوب مخاطب شناساند بر اساس روحیات مخاطب، نوع توانمندی و نوع ضعف و نگاه میکنند ببینند آیا این مخاطب حرفهایشان را زود باور میکند یا نه نیاز به فضا سازی و… دارد ۲-بیسواداند یا بسیار بسیار کم سوادند و وقتی در معرض بسیاری از سؤالات مخاطب که قرار میگیرند نگاه نمیکنند جوابشان آیا با مبنای عقل و شریعت ما سازگاری دارد یا نه به این توجه میکنند که مخاطب چه جوابی بدهد که خوشش بیاید و متناسب با ذوق مخاطب صحبت میکند. چون نمیخواهد او را دعوت به خدا کند میخواهد دعوت به خود کند ۳-از ساده لوحی افراد بسیار خوب استفاده میکنند ۴-ضدیت علنی یا غیر علنی با نظام جمهوری اسلامی ایران میکنند: سخنرانیها و طراحی کتابهایی که همه توهین به ساحت مقدس امام زمان است و همه در ایران چاپ شده چون ضدیت با نظامی دارند که شعارش مهدویت گرایی و آرمانهای مهدوی است ۵-ترویج اباحه گری: به شخصی که حال و حوصله نماز خواندن ندارد اجازه نخواندن نماز را میدهند پس کار خود را کمی تلطیف میکنند و در عوض از او میخواهند اذکار فلان و فلان را چندین مرتبه بگوید، اذکار و دعاها را با گلاب و زعفران مینویسند تا بوی خوش و معطر دهد به مخاطبین خود القاء میکنند که روزه لازم نیست بگیرند، در نماز الله اکبر نگویند و فقط کلمه عشق بگویند کفایت میکند ۶-ادعای استجابت دعا میکنند. دفاتری با فرمهای مختلف آماده کردند که مردم قبل از این که به جلسات آنها بیایند باید بگویند چه گناهی کردند تا آنها گناه مردم را با امام زمان مطرح کنند و ببخشند (و دعای آنها مستجاب شود) و بتوانند به صورت پاک و بیآلایش خدمت حضرت مهدی بروند که این با شریعت ما سازگاری ندارد. خدا ستار العیوب است و نباید گناه خود را نزد کسی مطرح کرد.[۲۰۴]
پیامد ادعای مدعیان
۱-گمراهی مردم ۲-دوری از مسیر اهل بیت ۳- به بازی گرفته شدن دین ۴- اختلاف دینی در اثر متابعت از فرقههای انحرافی[۲۰۵] ۵- تصور دین به مثابه خرافه و جادو ۶-هدر دادن عمر در گیرو دار با مفاسد و فرقهها ۷-غافل ماندن از خصم عنود[۲۰۶]
راه تشخیص و درمان مدعیان دروغین
کسانی که این مدعیان دروغین را میشناسند یا با آنها در ارتباطند و یا مطلبی در مورد آنها مطالعه میکنند، میزان دوری آنها از اخلاقیات اسلامی و رفتارها و کردارهای معصومین از جهت راه و ویژگیها و صفات و هدف آنان، برای ایشان آشکار و روشن است. در اینجا باید به برخی مطالب برای رسیدن به حقیقت و برملا ساختن و آشکار کردن دروغ این افراد و اهل باطل و راه درمان و تشخیص آنان، اشاره شود:
راه تشخیص
۱-تناقض میان ادعای مدعیان و آیات و رایات
تناقض میان هویت این مدعیان با آنچه در میراث و فرهنگ اسلامی آمده یعنی آیهها، احادیث و روایات، اینها پایان نبوت با خاتمالانبیاء، محمدe و بقای معجزه جاودانگی ایشان (قرآن کریم) تا روز قیامت را تشریح میکنند و بر آن صحه میگذارند. این موارد خود مانع سخت و محکمی در برابر کسانی به وجود آورده که به خیال خود میخواهند، ادعای چیزی را کنند که در وجودشان نیست.
۲-تناقض میان ادعاها و نشانههای حتمی ظهور
نشانههای حتمی ظهور یا نشانهها و ویژگیهایی که مربوط به امام مهدیu است، از جمله مخفیانه بودن ولادت، غیبت صغری، غیبت کبری، و ظهور، برخی از این موارد هنوز پدیدار نشده است. و اینها همگی مجالی برای ادعا باقی نمیگذارند و بدون آن که آن نشانهها محقق شود و اتفاق بیفتند (سفیانی: یمنی، صحیه، نفس زکیه، خسف در بیداء) نمیتوان چنین ادعایی در این مورد داشت.
۳-عدم انطباق امامت بر مدعیان
امامت با تمامی معانی خود بر این مدعیان منطبق نیست و با آنها سازگاری ندارد چه از جهت اخلاق و رفتار چه از نظر علم و تدین یا تواناییها و کرامات، و اینها همگی، آنها را در برآورده ساختن نیازهای جامعه اسلامی ناتوان نشان میدهد و آنها از قرار گرفتن در جایگاه امامت و فرماندهی و راهبری مردم ناتوانند.
۴-عدم تحقق وعده الهی با وجود این مدعیان
وعده الهی که شامل گسترش عدالت و داد در جای جای زمین و برتری اسلام بر تمامی ادیان دیگر و این بندگان صالح خدا زمین را به ارث میبرند و محقق شدن رؤیا و آرزوی پیامبران مبنی بر گسترش یکتاپرستی در تمامی جهان، با وجود این مدعیان هنوز تحقق نیافته است.
دروغ و یاوهگوییهای این مدعیان مانند خورشید در نیمروز روشن و آشکار است و این نیاز به دلیلها و برهانهای زیادی ندارد و به همین جهت است که تنها اشخاص سادهلوح آنها را تصدیق کرده و فریب آنها را خوردهاند و دروغشان در پایان، آنها را به سوی زبالهدان تاریخ کشانده است.[۲۰۷]
۵-تجارب و سخنان بزرگان
راه بعدی در تشخیص این افراد مقایسه آنان با تجارب و سخنان بزرگان است، این ادعاها نه تنها متفاوت با ظهور، پیامبر و رسالت، بلکه متفاوت با حالات عرفانی، اشراقی و معنوی بزرگان هم هست.
بسیاری از اندیشمندان و عرفا و اهل دل و معنویت هیچ چیز در بیان این حالات نگفتهاند و گامی برای مرید پروری و مشتری مداری برنداشتهاند و وقتی احساس میکردند فرد دارد شیفته و مرید او میشود رابطه را قطع میکردند.
۶-نبرد دگرگونیهای بیمارگونه در بزرگان
عملاً اهل دل و بزرگان دچار دگرگونی بیمارگونه و گوناگونی در زندگی شخصی، خانوادگی، زناشویی و شغلیشان نبودهاند ولی این افراد دچار از هم پاشیدگی روانی، خانواهاش همان ارتباطات پیشین را با او دارند، از گذشت معقول و منطقی برخوردار است اما افراد مدعی گذشت و محبت میکنند، نصیحت و ارشاد هم دارند ولی بیمارگونه است. موردی را بیان میکنیم که متأسفانه آزاد و رها در جامعه میگردد و به دنبال پرورش مرید است. یکی از مریدان این فرد مدعی دختر ۲۴ سالهای است که میگوید: آن فرد از میان مریدانش افرادی را گزینش میکند، با آنها جلسات خصوصی تشکیل میدهد و ارتباط لمسی و بدنی دارند و بیشتر آنها دختر هستند و دلیل کارش را این گونه بیان میکند که میخواهد از این راه احساس، عرفان و معنویت را به ما منتقل کند اگر نیت او هدایت مردم است و آشکارا جلسه دارد چرا باید جلسات خصوصی تشکیل دهد و جلسات هدایت به ارتباطات بدنی و… بدل گردد؟ پس خود افراد میتوانند در مراحل نخست تشخیص دهند و البته گاهی نیاز به مشورت بیشتر با روان پزشکان، علمای دین مجرب دارند.[۲۰۸]
راه درمان
۱-تبیین مفاهیم پیچیده مانند انتظار و آخر الزمان
مفاهیم پیچیده و مهم مانند انقلاب، مهدویت، نجات و جامعه آخر الزمان را ساده بیان کردن صرفاً یکسویه و تبلیغاتی و رسانهای نباشد که استدلالها را نگیرد. چرا که اگر مردم عادی فرصت پرسش و نقد نداشته باشند به خطا میروند.
۲-درمان شیمیایی:
درمان شیمیایی بسیاری از این موارد ادعا ریشههای بیوشیمی دارد و به راحتی قابل درمان هستند و بسیاری از آنها بعد از درمان، پشیمان و خجالت زده میشوند و نباید آنها را رها کرد.
۳-درمان روان شناسانه و رفع اختلال دو قطبی:
گروهی از این بیماران را اختلال دو قطبی میگویند که گاهی بلند پروازند، دچار هیجان میشوند و گاهی افسرده میگردند و باید شناخت این ها با سرعت صورت گیرد بدون هر نوع توهین، تبلیغ و ورود به رسانهها باشد، و آبروی فرد و حرمت بیمار حفظ شود و بهترین کسانی که میتوانند، تشخیص دهند، روان پزشکان، روانشناسان و روحانیانی هستند که به این حوزه ها آشنایند. تلفنی هم که شده، میشود ادعاها را با روحانی یا روان شناس در میان گذاشت؛ چون آنها تشخیص میدهند که فرد از فرم و حالت طبیعی خارج شده است، روان شناسانی که طرز تفکر غربی هم دارند نیز در مییابند؛ چون آنها هم (در غرب) نمونه، بسیار دارند.
۴-ضرورت آگاهی از علائم ظهور:
به طور خلاصه میتوان گفت سرّ ضرورت آشنایی با علایم ظهور در کسب هوشیاری لازم برای مقابله با خطر جدی منجیان دروغین نهفته است. همچنین از جمله فواید مترتب بر شناخت علایم ظهور و آگاهی از تحقق آنها، خاصیت بازدارندگی از یأس و سرخوردگی است. زیرا دستهای از نشانههای ظهور، (علایم منفصل) هستند که تعدادی از آنها طی سنوات و سدههای پیشین رخ داده است مانند (اختلاف بنی عباس در امر حکومت) و این نشانهها که از حصول به اصطلاح (فرج جزیی) خبر میدهند، تحمل مدتی طولانی غیبت کبری را بر منتظران آسان میکنند و خاطرشان را از حتمیّت وعدهی الهی و برپایی حکومت صالحان و مستضعفان با ظهور منجی کل، آسوده میسازند و بدترین ترتیب آنان را در برابر ویروس فلج کنندهی (یأس)، واکسینه میکنند.[۲۰۹]